سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نامه سرگشاده خطاب به علی مطهری

ارسال شده توسط یاران امام در 91/9/28:: 4:52 عصر

 

به نام حیّ داور

آقای علی مطهری

نماینده مجلس شورای اسلامی

با سلام

جنابعالی در نامه اخیرتان به آیت الله جنتی به مطلب بسیار تامل برانگیزی اشاره کردید که لازم دانستیم به آن پاسخ دهیم و سوالات خود را مطابق با منطق خودتان از شما بپرسیم.

در قسمتی از نامه خود به دبیر محترم شورای نگهبان، اظهار داشتید: همچنین فرموده اید " امکانی برای حضور مجدد فتنه گران در صحنه انتخابات وجود ندارد و آنها حتی نباید توهم این حضور مجدد را داشته باشند  ."

اگر مقصود شما افرادی است که جرم آنها در دادگاه صالح اثبات شده و حکم دادگاه موجب محرومیت آنها از حقوق اجتماعی است، سخن جناب عالی درست است، در غیر این صورت وجاهت قانونی ندارد.

فرضا آقایان موسوی و کروبی هم کاندیدای ریاست جمهوری شوند، قطع نظر از اعتقاد شخصی ما درباره میزان قصور یا تقصیر آنها در بحران مذکور، چون در هیچ دادگاهی به طور علنی محاکمه نشده و از خود دفاع نکرده اند، مجوز قانونی برای رد صلاحیت آنها وجود ندارد.

پس بهتر است به جای صدور این گونه احکام مِن عندی راه قانون را طی کنیم. توفیق بیشتر حضرت عالی را از خدای متعال خواستارم.»

می بینیم نظر و دیدگاه شما با آقای موسوی خوئینی ها مشترک شده است، چرا که ایشان هم در دیدار اخیر خود با اعضای سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار، چنین بیان داشتند: انتخابات آزاد یعنی اینکه آقای مهندس موسوی هم بتواند کاندیدا شود. چون مهندس موسوی چهار سال پیش با تمام سختگیری‌هایی که همین آقای جنتی کرد تائید شد و از آن موقع به بعد هم هیچ محکمه و دادگاهی محکومش نکرده است. اگر انتخابات آزاد باشد ایشان باید بتواند کاندیدا شود. حتی لازم نیست برای انتخابات از حصر هم بیرون آورده شود، فقط از داخل حصر منزلش اعلام کاندیداتوری کند. اگر رای آورد از خانه‌اش برود ساختمان ریاست جمهوری و اگر رای نیاورد همانجا بماند.

علی آقا بهتر است توجه کنید، ایشان همان شخصی است که شما در مصاحبه خود در سال 89 با نشریه‌ «یاد آور»، با تأکید بر این که گروهک فرقان متأثر از افکار کسانی چون آقای موسوی خوئینی‌ها بود، درباره اش گفتید: «من معتقدم این‌ها بیش‌تر متأثر از افرادی چون موسوی خوئینی‌ها و دکتر پیمان بودند و همین طور از نهضت آزادی خارج از کشور و دکتر یزدی و قطب زاده و جزواتی که از طرف آن‌ها می‌آمد. در جزوه‌ای که آن‌ها برای سالگرد دکتر شریعتی منتشر کرده بودند و احتمالاً متعلق به دکتر یزدی و گروهش بود، به شهید مطهری حمله و ایشان را در کشتن دکتر شریعتی، همکار رژیم شاه معرفی کرده بودند! آن‌ها «عدل الهی» و «خدمات متقابل ایران و اسلام» را مسخره کرده و گفته بودند که افرادی که به دنبال تحکم پایه‌های رژیم شاهنشاهی هستند، این مطلب را می نویسند. گودرزی و دوستانش بیش‌تر متأثر از این حرف‌ها بودند.»

شما که در خصوص ایشان چنین می گویید، حال چه شده با ایشان هم نظر و همفکر شده اید؟ چرا فرزند شهید بزرگوار مطهری با عامل فکری شهادت پدرش همسو شده است؟ چه عاملی باعث موضع مشترک بین شما و آقای موسوی خوئینی ها شده است؟ چرا نامه و صحبت های شما همانند حضرات اهل فتنه در رسانه ها و شبکه های معاند نظام مورد توجه گسترده قرار می گیرد و روی آن مانور تبلیغاتی می دهند!!! برادر عزیز نمی خواهیم بگوییم، جنس شما از جنس فتنه گران است، ولی همین موضع گیری تان و خوشحالی دشمنان انقلاب از آن به تنهایی نشان می دهد، راه شما غیر از راه پدر شهید بزرگوارتان می باشد!

جناب مطهری

اما نکته بسیار قابل تامل نامه شما این است که می گویید: فرضا آقایان موسوی و کروبی هم کاندیدای ریاست جمهوری شوند، قطع نظر از اعتقاد شخصی ما درباره میزان قصور یا تقصیر آنها در بحران مذکور، چون در هیچ دادگاهی به طور علنی محاکمه نشده و از خود دفاع نکرده اند، مجوز قانونی برای رد صلاحیت آنها وجود ندارد.
پس بهتر است به جای صدور این گونه احکام مِن عندی راه قانون را طی کنیم.

آقای عزیز اولا آیت الله جنتی بدون نام آوردن از فردی با صراحت اعلام کرده اند: امکانی برای حضور مجدد فتنه گران در صحنه انتخابات وجود ندارد. فکر نمی کنیم هیچ انسان عاقلی با این مطلب مخالف باشد! آیا شما در دنیا کشوری را سراغ دارید که نظام حاکم آن اجازه حضور فتنه گران را در انتخابات بدهد؟ مگر انتخابات در راستای تامین مصالح جامعه نمی باشد، پس اگر اجازه دهیم فتنه گران در انتخابات حاضر شوند، چگونه این مصالح تامین خواهد شد؟ آیا حضور آنان نوعی مفسده نمی باشد؟ بهتر است توجه کنید، یکی از فلسفه های وجودی شورای نگهبان همین است که از حضور فتنه گران و نااهلان در صحنه انتخابات جلوگیری کند!

اما این که شما در نامه خود بجای فتنه گران از آقایان موسوی و کروبی نام آورده اید، این تطبیق مصداق به مفهوم کلام آیت الله جنتی بوده است که خودتان آن را انجام داده اید!! و مشخص است ضمیر مرجع خود را پیدا کرده!!

 دوما، طبق مبنا و استدلال شما برای رد صلاحیت افراد(فتنه گران) ما کاری به میزان فعالیت و نقش اشخاص در بحران ها و فتنه ها نداریم بلکه تا زمانی آنها در دادگاهی به طور علنی محاکمه نشوند و از خود دفاع نکنند، نمی توان آنان را رد صلاحیت کرد!!! آخر این چه حرفی است که شما می زنید؟ پس طبق منطق و مبنای شما مسعود رجوی(سرکرده جنایت کار گروهک منافقین) یا بنی صدر و یا رضا پهلوی (سرکرده سلطنت طلبان خائن) هم می توانند در انتخابات کاندیدا شوند و کسی هم نمی تواند آنها را رد صلاحیت کند!!! چون آنها هم در یک دادگاه علنی محاکمه نشده و از خود دفاع نکرده اند!!! آیا نتیجه چنین استدلالی را خودتان می پذیرید؟! یعنی شما حاضر هستید اگر در مقام تایید صلاحیت افراد قرار گرفتید، صلاحیت این افراد خائن(مسعود رجوی، بنی صدر و رضا پهلوی) را طبق منطق خودتان تایید کنید؟! آیا حاضر می شوید، جنایتکار و پلیدی چون رجوی را تایید صلاحیت کنید؟  اگر صلاحیت این افراد را تایید نمی کنید(که قطعا انتظار از شما همین است) دلیل رد صلاحیت شما (با در نظر گرفتن منطق تان در رد صلاحیت افراد) چه می باشد؟

شما با این منطق و نگرشی که در مورد رد صلاحیت افراد دارید، امام(ره) و سیره عملی ایشان را هم در این خصوص زیر سوال می برید! لطفا برای روشن شدن این موضوع به مطلب ذیل با دقت توجه کنید:

سید علی اکبر محتشمی پور وزیر کشور میرحسین موسوی، برای روشن شدن تکلیف خود درباره صلاحیت اعضای نهضت آزادی جهت نامزدی در انتخابات مجلس، نامه ای را مورخ 30 بهمن 1366 به محضر حضرت امام(ره) نوشت و از محضر مبارک ایشان کسب تکلیف نمود: 

متن نامه محتشمی پور:

بسمه تعالی ؛ محضر مقدس رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی آیت الله العظمی امام خمینی - دام ظله العالی با عرض سلام و تحیات
نهضت آزادی پس از استعفا و برکناری دولت موقت پیوسته در جهت اعلام مخالفت با دولت جمهوری اسلامی ، مجلس شورای اسلامی ، و حتی قوه قضاییه و مغشوش کردن اذهان بوده است
مسئولین نهضت با سمپاشیهای خود نسبت به سیاستهای دولت ، دفاع مقدس و جنگ ، مسئله برائت از مشرکین و فاجعه خونین مکه مکرمه ، جهاد مالی و تصمیمات شورایعالی پشتیبانی جنگ و بالاخره فرمایشات اخیر حضرت امام - روحی فداه - راجع به حکومت و ولایت مطلقه ، در جهت مبارزه وتضعیف نظام جمهوری اسلامی گام برداشته اند
با توجه به اهمیت و نقش سرنوشت ساز مجلس شورای اسلامی نهضت آزادی در ماههای اخیرفعالیت گسترده ای را جهت به اجرا درآمدن قانون احزاب و آزادی فعالیت سیاسی آنان و نیز حرکت تبلیغاتی گسترده ای راجع به انتخابات و راه یافتن به مجلس را آغاز کرده است
آقای دکتر یزدی در جلسه مورخ 5/10/66 نهضت آزادی راجع به شرکت در انتخابات و نقش نهضت آزادی چنین می گوید
"
. . .  برگزاری انتخابات مستلزم وجود جامعه باز است ، اگر رفتیم واقعا مفید خواهیم بود و نخواهیم گذاشت این فتاوی را به زور بر مردم تحمیل کنند، شخصی که از طرف نهضت به مجلس برود مسلما ازاین توپ و تشرها جا نخواهد زد، اگر قرار باشد مملکت را با "فتوا" اداره کنند، بنده پیشنهاد می کنم که ،مجلس را ببندند و خوابگاه دانشجویان کنند". 
دیدگاه نهضت آزادی راجع به جنگ و دفاع مقدس در بیانیه ای تحت عنوان "جنگ بی پایان "چنین است
"
. . . آنچه فعلا دیده می شود جنگی است بی پایان که می تواند پایان دنیا باشد، پایان ایران و مردم ایران باشد. . . ، گفته اند حتی اگر یک خانه هم در ایران سرپا بماند، باز به جنگ ادامه خواهیم داد و اگریک نفر باقی بماند، آن یک نفر هم جنگ خواهد کرد، آیا این مترادف با چیزی جز "جنگ جنگ تانابودی " هست ؟". 
نهضت آزادی راجع به "حکومت و ولایت مطلقه " اطلاعیه ای منتشر کرده که در آن آمده است
"
این چه فرمانی است و چه انقلابی در ایران و اسلام ، که حکومت را در موضع بالاتر از فرستاده خداقرار داده به او اختیار می دهد بر خلاف نص صریح و شاورهم فی الامر و بدون مشورت با امت تصمیم گیری در مصالح دولت و امور ملت نماید. . . الخ ". 
با عنایت به مراتب فوق خواهشمند است ارشاد فرمایید که
1-آیا نهضت آزادی با چنین عقاید و تفکراتی می تواند به عنوان یک سازمان حزب و تشکیلات سیاسی در جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته شود؟
2-در حالیکه ماده سی ، قانون انتخابات از جمله شرایط تایید صلاحیت داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی را
الف " اعتقاد و التزام عملی به اسلام
ب " اعتقاد و التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی ایران
می داند. آیا نهضت آزادی صلاحیت دارد که در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت نموده ونماینده ای در مجلس داشته باشد؟
در پایان از درگاه خداوند متعال طول عمر آن وجود شریف و مقدس و پیروزی عاجل رزمندگان اسلام را مسئلت می دارم
سید علی اکبر محتشمی - وزیر کشور

 

امام خمینی(ره) در پاسخ نامه وزیر کشور چنین مرقوم فرمودند:

بسم الله الرحمن الرحیم 
جناب حجت الاسلام آقای محتشمی ، وزیر محترم کشور - ایده الله تعالی
در موضوع نهضت به اصطلاح آزادی مسائل فراوانی است که بررسی آن محتاج به وقت زیاد است . آنچه باید اجمالا گفت آن است که پرونده این نهضت و همین طورعملکرد آن در دولت موقت اول انقلاب شهادت می دهد که نهضت به اصطلاح آزادی طرفدار جدی وابستگی کشور ایران به امریکا است ، و در اینباره از هیچ کوششی فروگذارنکرده است ؛ و حمل به صحت اگر داشته باشد، آن است که شاید امریکای جهانخوار را،که هرچه بدبختی ملت مظلوم ایران و سایر ملتهای تحت سلطه او دارند از ستمکاری اوست ، بهتر از شوروی ملحد می دانند. و این از اشتباهات آنها است. 
در هر صورت ، به حسب این پرونده های قطور و نیز ملاقاتهای مکرر اعضای نهضت ، چه در منازل خودشان و چه در سفارت امریکا و به حسب آنچه من مشاهده کردم از انحرافات آنها، که اگر خدای متعال عنایت نفرموده بود و مدتی در حکومت موقت باقی مانده بودند ملتهای مظلوم بویژه ملت عزیز ما اکنون در زیر چنگال امریکا ومستشاران او دست و پا می زدند و اسلام عزیز چنان سیلی از این ستمکاران می خورد که قرنها سر بلند نمی کرد، و به حسب امور بسیار دیگر، نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی را ندارند؛ و ضرر آنها، به اعتبارآنکه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز بادخالت بیمورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث شریفه و تاویلهای جاهلانه موجب فسادعظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهکهای دیگر، حتی منافقین این فرزندان عزیزمهندس بازرگان ، بیشتر و بالاتر است.
نهضت " آزادی " و افراد آن از اسلام اطلاعی ندارند و با فقه اسلامی آشنا نیستند. ازاین جهت ، گفتارها و نوشتارهای آنها که منتشر کرده اند مستلزم آن است که دستورات حضرت مولی الموالی امیرالمومنین را در نصب ولات و اجرای تعزیرات حکومتی که گاهی بر خلاف احکام اولیه و ثانویه اسلام است ، بر خلاف اسلام دانسته و آن بزرگوار را - نعوذبالله - تخطئه ، بلکه مرتد بدانند! و یا آنکه همه این امور را از وحی الهی بدانند که آن هم بر خلاف ضرورت اسلام است.
نتیجه آنکه نهضت به اصطلاح آزادی و افراد آن چون موجب گمراهی بسیاری ازکسانی که بی اطلاع از مقاصد شوم آنان هستند می گردند، باید با آنها برخورد قاطعانه شود، و نباید رسمیت داشته باشند. 
والسلام علی من اتبع الهدی . توفیق جنابعالی را از خداوند تعالی خواستارم. 
روح الله الموسوی الخمینی

آقای مطهری

نظر شما در این خصوص چه می باشد؟ حتما می دانید که جریان نهضت آزادی در آن زمان در دادگاهی بطور علنی محاکمه نشد؟ حالا چگونه تضاد و مخالف مبنایی خود را با حضرت امام(ره) در مورد رد صلاحیت ها توجیه می کنید؟! نظر شما درباره این جمله امام(ره) که فرمودند: نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی را ندارند، چه می باشد؟ آیا اگر در زمان حضرت امام(ره) نماینده بودید به ایشان هم نامه می نوشتید و کار امام(ره) را زیر سوال می بردید؟! آیا هنوز هم معتقدید که تا کسی در دادگاه محاکمه نشود و از خود دفاع نکند، رد صلاحیت نباید بشود!! آیا مخالفت با همین سیره و مبنای حضرت امام(ره)، بخوبی نشان نمی دهد که شما در مسیر امام(ره) و انقلاب گام برنمی دارید؟! حال راز انعکاس گسترده نامه خود را در رسانه های معاند انقلاب متوجه شده اید!!

حرف آخر

شما که از محاکمه آقایان موسوی و کروبی صحبت کردید، بهتر است بدانید این آقایان و دیگر دوستان همراه شان در دادگاه بزرگ ملت ایران در روز 9 دی محاکمه شدند و ملت حکم قاطع خود را با صدای رسا درباره آنها اعلام نمود و شما هم اگر گوش شنوایی داشتید، صدای ملت را می شنیدید و چه دادگاه و محکمه ای در این دنیا بهتر از دادگاه ملت می باشد! راستی شما آن روز کجا بودید...

 

یاران امام

28 آذر 1391

 

 


موسوی خوئینی ها در کنار داماد و فرزند منتظری!

ارسال شده توسط یاران امام در 91/9/27:: 4:6 عصر

 

این دو عکس مربوط به مراسم ختم والده سید سراج الدین موسوی(عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز) می باشد که این مراسم در حسینیه شهدا قم، مورخ 24 آذر 1391 برگزار گردید. در این عکس ها سید محمد موسوی خوئینی ها در کنار سید هادی هاشمی (داماد آقای منتظری و بردار سید مهدی هاشمی معدوم) و احمد منتظری دیده می شود.

 


مصلحت سنجی مدعیان خط امام در شنیدن صدای یک شاعر انقلابی!

ارسال شده توسط یاران امام در 91/9/21:: 4:15 عصر

 

خلیل عمرانی شاعر متعهد انقلابی کشورمان صبح روز یکشنبه 19 آذر ماه در سن 48 سالگی دار فانی را وادع گفت. به همین مناسبت پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران(وابسته به موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام(ره))، برای پاسداشت شخصیت انقلابی و ادبی ایشان، اقدام به انتشار سه مطلب با عناوین ذیل نمود: 

الف)  پیکر خلیل عمرانی در راه جنوب

ب) عمرانی تعصب خاصی نسبت به آرمان های امام داشت

ج) از زبان خلیل برای امام

در مطلب با عنوان «عمرانی تعصب خاصی نسبت به آرمان های امام داشت» که مصاحبه انجام شده سایت جماران با آقای رضا اسماعیلی(شاعر و نویسنده انقلابی) می باشد،چنین آمده است: خلیل عمرانی یکی از شاعران انقلاب و دفاع مقدس و ادب آئینی بود که از فردای پیروزی انقلاب اسلامی به صورت جدی در حوزه ادبیات شروع به فعالیت کرد و شاعری بود که نسبت به آرمان‌های امام‌(س) تعصب خاصی داشت و در هر محفلی سعی می‌کرد  با استدلال و منطق از آرمان‌های امام و انقلاب دفاع کند. در حوزه شعر بیش‌تر در قالب غزل و مثنوی و بعضا دوبیتی و شعر سپید کار می‌کرد و بیشتر کارهایی که ارائه می‌داد با مضمون حضرت امام خمینی‌(س)، شهدای انقلاب و دفاع مقدس بود. در واقع آقای عمرانی از شعر به عنوان یک وسیله و ابزار برای انتقال پیام‌های انسانی و اسلامی و برای تربیت انسان استفاده می‌کرد‌. خلیل عمرانی از جمله شاعرانی بود که معتقد بود شعر تریبونی است برای انسان‌سازی و جامعه‌سازی و چون خود ایشان معلم بودند در کانون شاعران و نویسندگان وزارت آموزش و پروش و در اردو های دانش آموزی سعی می‌کرد آموخته‌های خود را به نسل جوان انتقال بدهد و در واقع شاعران جدید را به این مسیر روشن هدایت کند.

خلیل عمرانی در واقع در کنار فعالیت‌های ادبی در حوزه‌های اجرایی هم فعالیت‌هایی داشت اما دغدغه‌ی اصلی ایشان به عنوان یک شاعر انقلاب و دفاع مقدس دفاع از آرمان های امام خمینی(س) و ارزش‌های انقلاب و دفاع مقدس و حرکت در این مسیر روشن بود.

آقای رضا اسماعیلی به مطلب درست و مهمی در خصوص مرحوم خلیل عمرانی اشاره کردند که: شاعری بود که نسبت به آرمان‌های امام‌(س) تعصب خاصی داشت و در هر محفلی سعی می‌کرد  با استدلال و منطق از آرمان‌های امام و انقلاب دفاع کند... دغدغه‌ی اصلی ایشان به عنوان یک شاعر انقلاب و دفاع مقدس دفاع از آرمان های امام خمینی(س) و ارزش‌های انقلاب و دفاع مقدس و حرکت در این مسیر روشن بود.

البته این مطلب کلیدی قابل توجه موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام(ره) و مسوؤلان با بصیرت!!! آن می باشد که خودشان در سال های اخیر بخصوص بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 و حوادث پس از آن بجای پاسداری از آرمان های والای حضرت امام(ره) در مسیر زیر سوال بردن و تخریب این آرمان ها حرکت کردند!! حال چه خوب و بجاست، این حضرات را با زبان مرحوم خلیل عمرانی که همزمان با بروز فتنه سال 88 شعری را سرود و در آن از کیان انقلاب و نظام دفاع کرد، مورد خطاب قرار دهیم:

دیروز گذشتیم و چه پیروز گذشتیم
از آن همه شب با نفس روز گذشتیم

گفتند تمام است و نشستند که والنون
گفتند تمام است و نشستند دگرگون

دشمن ولی از جنگ به جنگ دگر آمد
هر لحظه به رنگی بت عیار درآمد

صدبار علی گفت و جماعت نشنیدند
باطل شدگان حق و حقیقت نشنیدند

امروز ولی طرح شبیخون همه خون است
از پرده برون پرده برون پرده برون است

برخیز که جنگ است و جهانی است برادر
این فتنه آخر همگانی است برادر

نان را بگذارید، قلم حرف نخست است
جانم به چه ارزد که دلم حرف نخست است
 

حرف آخر:

آقایان مسئولین موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام(ره) و مدعیان خط امام(ره)، شما که بدرستی امروز از مرحوم خلیل عمرانی بخاطر ارادت حقیقی و عملی اش به امام(ره) و آرمان هایش تجلیل می کنید، چگونه است صدای این شاعر را در وصف امام(ره) می شنوید ولی صدای رسا و صریح او را درباره فتنه سال 88 نمی شنوید؟! چه خوب بود به سخن بصیرت بخش او هم در سال 88 توجه می کردید و صدای دلسوزانه او را برای صیانت از آرمان های امام(ره) می شنیدید تا بتوانید سره را از ناسره تشخیص دهید و از خواب غفلت بیدار شوید!! حالا او رفت اما نام و کارنامه درخشانش در دفاع از امام(ره) و انقلاب باقی ماند و شما ماندید با کارنامه ای به اسم امام(ره) و برخلاف رسم امام(ره). فاعتبرویا اولی الابصار!   


<   <<   26   27   28   29   30   >>   >



پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ