سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نامه سرگشاده خطاب به رسول منتجب نیا

ارسال شده توسط یاران امام در 91/4/28:: 9:0 عصر

 

به نام حیّ داور

حجت الاسلام رسول منتجب نیا

قائم مقام مهدی کروبی در حزب اعتماد ملی و عضو سابق مجمع روحانیون مبارز

جنابعالی در مصاحبه با خبرگزاری کار ایران (ایلنا) که مورخ 26 تیرماه 1391 منتشر گردید به مطالب و نکاتی به خصوص در ارتباط با خط امام(ره) اشاره کردید که پرسش های اساسی را برای ما ایجاد نمود و از آنجا که صیانت از اندیشه و راه حضرت امام(ره) مهمترین دغدغه ما در وبلاگ شاخص؟ می باشد، بر آن شدیم تا پرسش هایمان را در این خصوص با شما مطرح کنیم و امیدواریم که جنابعالی سوالات ما را همانند هم حزبی دیروزتان(محمد علی انصاری) بی پاسخ نگذارید!

جناب آقای منتجب نیا

شما در قسمتی از مصاحبه خود گفته اید: معتقدیم درصد قابل توجهی از بدنه جامعه یعنی اکثر آن‌ها تفکر اصلاح طلبی دارند و کناره گیری اصلاح طلبان از فعالیت سیاسی به معنای انزوای اکثریت مردم از فعالیت‌های سیاسی است... در اصل اینکه اصلاح طلبان باید در صحنه حضور داشته باشند هیچ تردیدی نیست. چرا که اصلاحات یعنی اکثریت مردم و زمانی که این مساله ثابت شد ، مسئولین یا باید برای این اکثریت قاطع یک ارزش فوق العاده‌ای قائل شوند و یا اینکه آن‌ها را نادیده بگیرند و تصور کنند که آن‌ها مرده‌اند. 

شما بر اساس کدام معیار و شاخصی گرایش اکثریت مردم را اصلاح طلبی می دانید؟ بهتر بود شما که چنین ادعایی دارید ادله خود را هم بیان می کردید تا با بررسی دلایل شما درستی و نادرستی ادعایتان مشخص می شد، همانگونه که امام(ره)، ما را چنین حکیمانه توصیه کردند: انسان کامل آن است که اگر فهمید که حرفش حق است با برهان اظهار کند ومطالبش را برهانی بفهماند. ( صحیفه امام-جلد 14).همچنین جنابعالی بر اساس این ادعای نادرست و بدون دلیل نتیجه گیری کرده اید که کناره گیری اصلاح طلبان از فعالیت سیاسی به معنای انزوای اکثریت مردم است!! پس چگونه است که در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی که جریانات شناخته شده اصلاح طلب در آن کناره گیری کردند (البته منظور ما رای دادن یا ندادن این حضرات نیست بلکه فعالیت و حضور به معنای مرسوم سیاسی آن می باشد) در صدد شرکت مردم در این انتخابات نسبت به دوره قبل از آن که جریانات اصلاح طلب در آن حضور فعال داشتند بیشتر است؟ آیا این مطلب به تنهایی ادعا های شما را زیر سوال نمی برد؟

قائم مقام حزب اعتماد ملی

در بخش دیگر از مصاحبه خود چنین اظهار داشتید: از طرفی بازگشت اصلاح طلبان به صحنه به این نیست که در انتخابات کاندیدا داشته باشند و یا امکان مادی در اختیار آن‌ها گذاشته شود ، بلکه بستگی به این دارد که اولا مسئولان اذعان کنند که اصلاح طلبان نیز جزو مردم و صاحب کشور هستند و مسئولین باید در خدمت آن‌ها به عنوان بخشی از جامعه باشند و اجازه اظهار نظر به ان‌ها بدهند. 

چرا کلی گویی می کنید؟ مگر مسئولان اصلاح طلبان را جزو مردم نمی دانند که چنین سخن می گویید و چه امتیازاتی را مسئولین برای مردم در نظر گرفته اند که برای اصلاح طلبان لحاظ نکرده اند؟ بلکه واقع امر این است که اصلاح طلبان به امکانات و مزایایی دسترسی دارند که توده مردم از آن محروم می باشند! نکند منظورتان همانگونه که گفته اید، این است که چرا اصلاح طلبان صاحب کشور نمی باشند؟! درست است که اصلاح طلبان جزو مردم هستند ولی صاحب کشور نمی باشند! چرا که صاحب کشور همه مردم می باشند نه اصلاح طلبان! و اما در خصوص این که گفته اید مسئولین باید به اصلاح طلبان اجازه اظهار نظر بدهند! باید توجه داشته باشید مگر شما در این مصاحبه بعنوان یک اصلاح طلب و قائم مقام آقای کروبی در حزب اعتماد ملی اظهار نظر نفرموده اید!! آیا این مصاحبه و اظهار نظر شما آن هم با یک خبرگزاری رسمی و داخلی ادعایتان را زیر سوال نمی برد! پس چرا جوری وانمود می کنید که اجازه اظهار نظر به اصلاح طلبان داده نمی شود؟ حضرات و جریانات شاخص اصلاح طلب اظهار نظر که هیچ، هر کاری که برخلاف سیره و منش امام بود و هر اظهار نظری که با موازین امام و انقلاب منافات داشت را در ایام و حوادث انتخابات سال88 از خود بروز دادند و هنوز هم در چتر رافت نظام اسلامی مشغول اظهار نظر می باشند و حال شما از مسئولین می خواهید که به آنها اجازه اظهار نظر دهند!

عضو سابق مجمع روحانیون مبارز

شما همچنین در مصاحبه خود بیان نمودید: اگر خواهان نظامی غیر از جمهوری اسلامی اعم از حکومت اسلامی یا .... باشیم باید بدانیم که این نظام دیگر مولود انقلاب نیست. .. هریک از شعارهای اساسی انقلاب که خدشه دار شود، جمهوری اسلامی را زیر سوال می‌برد.    

بله به مطلب کاملا درستی اشاره کرده اید ولی قدری صادق باشید و به ما پاسخ دهید که چه کسانی شعارهای اساسی انقلاب همانند حمایت از مردم مظلوم فلسطین و لبنان (روز قدس) را که امام(ره) در ارتباط با آن چنین فرمودند:روز قدس روز اسلام است. روز قدس روزی است که اسلام را باید احیا کرد و احیا بکنیم، و قوانین اسلام در ممالک اسلامی اجرا بشود. روز قدس روزی است که باید به همه‌ی ابرقدرتها هشدار بدهیم که اسلام دیگر تحت سیطره‌ی شما،‌ به واسطه‌ی عمال خبیث شما، واقع نخواهد شد، روز قدس، روز حیات اسلام است.  زیر سوال بردند؟ جمهوری اسلامی که ثمره مجاهدت امام(ره) و فرزندان شهیدش می باشد را چه کسانی با شعار جمهوری ایرانی زیر سوال بردند؟ امام دو شعار و سیاست اساسی و کلیدی در صحنه داخلی و خارجی برای ما به یادگار گذاشتند که در صحنه داخلی جمهوری اسلامی و در صحنه خارجی حمایت از مردم مظلوم فلسطین و مخالفت با رژیم نامشروع اسراییل بود که سوگمندانه باید گفت که هر دو این شعار ها توسط اصلاح طلبانی که خود را پیرو امام(ره) می دانند زیر سوال رفت!!! آیا بجا نیست که به ادعاهای شما و دوستانتان در خصوص پیروی از خط امام شک کنیم؟ آقای منتجب نیا لطفا پاسخ به سوال ما را همانند مصاحبه ای که در سال 89 داشتید، ندهید که در آن مصاحبه در خصوص شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران چنین گفتید: معتقدم شعارهایی که سال گذشته مطرح شد از جریان اصلاحات نبود، در همین حال شعار اشتباهی که سرداده شد را نیز باید بررسی کرد. روز قدس یادگار امام(ره) برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین است.

شما خیلی زیرکانه صورت مسئله را پاک می کنید و براحتی اعلام می کنید که این شعارها از جریان اصلاحات نبود! بر فرض که این شعار ها از جریان اصلاحات نبود ولی لطفا به ما پاسخ دهید که چه کسانی بستر و زمینه این گونه بی حرمتی به حریم امام(ره) و آرمان هایش را به وجود آوردند؟ چه جریاناتی با توهم فشار بر نظام و گرفتن امتیاز نامشروع از نظام عرصه برای این گونه حرکت ها و شعارهای ساختار شکن فراهم نمودند؟ بعضی از دوستان شما با توهم این که کار نظام تمام است چهره نفاق آلود خود را در در همراهی و هم پیمانی با دشمنان امام و انقلاب بخوبی نشان دادند. آقای عزیز چرا در طول سال های گذشته چنین شعارها و ساختار شکنی هایی انجام نگردید؟ غیر از این است که رفقای اصلاح طلب شما برای رسیدن به اهداف و مطامع سیاسی خود بستر ساز و حامی چنین فرآیند ضد امام و مخربی شدند؟ هر کاری که می خواهد انجام شود اسباب و لوازمی دارد که تا آن لوازم فراهم نشود کاری صورت نمی گیرد اگر منکر این مطلب نیستید بهتر است به ما بگویید که چه افراد و جریاناتی اسباب و لوازم ساختارشکنی و ناهنجاری های پس از انتخابات سال 88 را به جود آوردند؟ البته دوستانتان حالا که با بصیرت مردم مواجه شده اند، تغییر چهره داده و با تغییر تاکتیک خود به فکر بازگشت به نظامی می باشند که آن را دیروز محکوم به ظلم و جنایت کرده بودند!!

جناب منتجب نیا

جنابعالی در فرازی دیگر از مصاحبه تان به این مطلب مهم اشاره کردید: از دوم خرداد 76 که جریان اصلاحات بوجود آمد، صد‌ها بار در عناوین مختلف تاکید کردم که اصلاحات نیاز به تعریف دارد و باید ابعاد آن را برای مردم باز کرد تا آگاهانه انتخاب کنند و تصمیم بگیرند. اما متاسفانه در آن زمان کوتاهی زیادی شد به گونه‌ای که اصلاح طلبان مشغول کارهای اجرایی و تقنینی شدند و کار به دست جمع کوچکی افتاد که اگرچه محترم بود، اما برای خود تعاریف و مواضعی را مطرح کردند در نتیجه تعریف جامعی از اصلاح طلبی حاصل نشد و معلوم نشد اصلاحات از کجا آمده . 

ما هم مانند شما شکی نداریم که اصلاحات نیاز به تعریف دارد و باید ابعاد و زوایای آن برای مردم روشن گردد تا مردم آگاهانه انتخاب کنند. متاسفانه باید گفت که اصلاحات همانند یک کادوی در بسته که فقط بسته بندی شیکی داشت به مردم ارائه شد و از محتوا و ابعاد آن چیزی گفته نشد! اگر اصلاحات را یک مسیر در نظر بگیریم و در این مسیر برنامه ها و اهدافی را برای خودمان ترسیم نکنیم فکر نمی کنید که سر از ناکجا آباد در آوریم؟ کما این که چنین شد! آیا به نظر شما این اصلاحات نامشخص و مبهم بازی کردن با سرنوشت یک ملت نمی باشد؟ آیا چنین اصلاحاتی بهترین بستر برای نفوذ و حضور دشمنان نظام نمی باشد؟ لازم است بدانید که اصلاحات اسم جذابی دارد ولی مانند یک قیچی دو لبه می باشد که اگر اهداف مشخص و درستی را همراه با برنامه های صحیح برای آن در نظر نگیریم جامعه را به سوی نابودی تمام بنیان ها و باورهای ارزشی و انسانی اش پیش خواهد برد!

همانگونه که گفته اید شاید برای شما معلوم نباشد که اصلاحات از کجا آمده است! زیاد نگران نباشید برای خیلی از دوستانتان هم چنین چیزی مشخص نیست ولی آنها همانند شما شجاعت گفتن این مطلب را ندارند! ولی بهتر است بدانید که این خلاء مهم را کسانی دیگر که شما از آنان تعبیر به جمع کوچک کرده اید پر کردند و این افراد هم که از توان فکری بالایی برخورادر بودند با افکار و اندیشه های التقاطی که داشتند در قامت یک اتاق فکر و فرمان نقش آفرینی کردند و اصلاحات را در مسیر دلخواه خود هدایت کردند! یکی از مهمترین کارهایی که این اتاق فکر با شما و دوستانتان به صورت تدریجی انجام داده است تغییر ماهیت نظام فکری و نگرش هایتان وسست کردن مبانی دینی و ارزشی شما می باشد و آنها برای شما با نظریه پردازی های جذاب و هنرمندانه خود گفتمانی را نهادینه کرده اند که با گفتمان امام(ره) و انقلاب در تضاد و تقابل می باشد و طنز قصه این است که شما آن را بعنوان گفتمان امام تبلیغ می کنید! متاسفانه برخی از شخصیت ها شاخص و شناخته شده اصلاحات بخاطر توان پایین فکری و تحلیلی که دارند تسلیم این اتاق فکر ها هستند! به نظر ما بیشترین نقش و تاثیرگذری و هدایت را در حوادث پس از انتخابات 88 این اتاق فکر ها داشتند! که با زیرکی توانستند جریانات و افراد شناخته شده مدعی پیروی از خط امام را در مقابل امام و بزرگترین یادگارش نظام اسلامی قرار دهند! و حضرات اصلاح طلب و جریانات آنها هم در بسترساختارشکنانه ای که توسط خودشان مهیا شده بود بخوبی چهره واقعی و اندیشه های استحاله شده خود را نشان دادند!!

آقای منتجب نیا

شما در قسمتی دیگر از افاضات خود گفته اید: اصولا زیر بنای حرکت دوم خرداد تفکر امام بود. مبنای خط امام بود که تبدیل به حماسه دوم خرداد شد. بنابراین نباید فراموش کنیم که پدر اصلاحات خط امام است و امام نیز در انحصار هیچ شخص و جریانی نیست و نیاز به مفسر ندارد، چراکه تفکرات ایشان برای جامعه روشن است. ضمن اینکه اصلاح طلبان سزاوار‌ترین افراد برای حفظ حرمت امام و پایبندی به اندیشه ایشان هستند، چراکه هرچه به دست آورده‌اند از امام بوده است.

جنابعالی در جایی از مصاحبه خود می گویید اصلاحات نیاز به تعریف دارد و تعریف جامعی از آن ارائه نگردیده و معلوم نشده اصلاحات از کجا آمده است و حال در این جا بیان می کنید که بنای حرکت دوم خرداد تفکر امام بود. مبنای خط امام بود که تبدیل به حماسه دوم خرداد شد. بنابراین نباید فراموش کنیم که پدر اصلاحات خط امام است. چرا شما تناقض گویی می کنید؟ مطالب و صحبت های شما را وقتی که نگاه می کنیم سازگاری و هارمونی در اندیشه های شما نمی بینیم، البته چیزی عجیبی نیست دوستان سیاسی شما هم دچار این مشکل عمده هستند! جالب است از یک طرف اظهار می کنید معلوم نشد اصلاحات از کجا آمده است و از طرف دیگر مدعی می شوید پدر اصلاحات خط امام است. اگر برایتان معلوم نیست که اصلاحات از کجا آمده چگونه است که ادعا می کنید پدر اصلاحات امام(ره) است و ناشی از تفکر امام(ره) می باشد!! مشخص است که شما همانگونه که متوجه نشده اید اصلاحات از کجا آمده خط امام را هم نفهمیده اید! و از طرفی می گویید امام(ره) در انحصار هیچ شخص و جریانی نیست و از طرفی دیگر با بیان این مطلب که پدر اصلاحات خط امام(ره) است، امام(ره) را محصور در جریان اصلاح طلب می کنید!  ای کاش پدر اصلاحات خط امام(ره) بود اما شایسته است که بدانید پدر اصلاحات خط التقاط است. اهل فن و فهم بخوبی به این مهم آگاهی دارند که التقاط چه بلایی به ساخت فرهنگی و اجتماعی جامعه وارد کرده است و جامعه را دچار بحران های مختلف نموده است. سوگمندانه باید به این مطلب بسیار مهم اشاره کنیم که اصلاحات پوششی است برای اتاق فکرهایی که اندیشه ها و تفکرات التقاطی دارند (در واقع هدایت کنندگان اصلی اصلاحات هستند) که مانند موریانه به جان تفکر امام(ره) و راه نورانی آن پیر سفر کرده افتاده اند. شکی نداریم که االتقاط در طول حیات انقلاب اسلامی بزرگترین آسیب برای ما بوده است که در این خصوص سرنوشت سازمان مجاهدین خلق(منافقین) که نهایتا  در سال 54 تغییر ایدئولوژی دادند و به مقابله با نظام اسلامی و ملت ایران پرداختند عبرت آموز می باشد. متاسفانه حضرات اصلاح طلب از تفکر امام(ره) چند جمله ای که به نفع شان است را حفظ کرده اند و دائما در حال تکرار آن می باشند ولی به منش و بینش خمینی کبیر (که برای فهم و درک آن باید نگاه و تعمق همه جانبه ای به اندیشه های ایشان داشته باشیم) بی اعتنا هستند.

همچنین مدعی شده اید که اصلاح طلبان سزاوار‌ترین افراد برای حفظ حرمت امام و پایبندی به اندیشه ایشان هستند، چرا که هرچه به دست آورده‌اند از امام بوده است. درست که اصلاح طلبان هر چه که به دست آورده اند از امام(ره) بوده است اما در اینجا نکته ظریفی وجود دارد و آن این که اصلاح طلبان هر چیزی را که به دست آورده اند با استفاده ابزاری از نام امام(ره) بوده است و کارنامه درخشان! دوران هشت ساله سلطه اصلاح طلبان در این کشور بخوبی پایبندی آنها را به اندیشه امام(ره) و حفظ حرمت ایشان را نشان می دهد!!! که خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...

بردار خط امامی!

شما در صحبت های خود اظهار داشته اید: اصلاح طلبان هر اشکالی که داشتند هیچگاه اهل اختلاس نبودند. هر اتهامی که به آقای خاتمی بچسبانند، نمی‌توانند دزدی را به وی نسبت دهند. همه قبول دارند که دولت اصلاحات صادق و خدمتگزار بود... اصلاح طلبان این تجربه شیرین را از خود به جا گذاشتند که اهل فساد نبودند.

چرا طنز می گویید؟ چرا همه اصلاح طالبان را خلاصه در آقای خاتمی می کنید؟ ظاهرا تخلفات مالی و اقتصادی بعضی از دوستان اصلاح طلب خود را فراموش کرده اید!! امیدواریم چیزهایی که از عملکرد شما در مسجد امام صادق(ع) و بعضی از جاهای دیگر می گویند دروغ باشد! راستی اطلاع دارید که دفتر فعلی آقای خاتمی متعلق به دفتر حضرت امام(ره) می باشد که در واقع متعلق به بیت المال است! ما نسبت به آقای خاتمی اتهامی نمی زنیم همانگونه که از دوست هم حزبی سابق شما آقای محمد علی انصاری سوال پرسیدم (که ایشان هم تا امروز به پرسش های ما جواب نداده اند!) از شما نیز سوال می پرسیم آیا این کار را خلاف نمی دانید؟ آیا این کار با اندیشه و منش امام(ره) منافات ندارد؟ این که ادعا می کنید اصلاح طلبان اهل فساد نبودند! ظاهرا شما از فساد تعریف جدیدی دارید که چنین ادعایی می کنید! مگر فساد غیر از این است که آرمان و ارزش های یک ملت و مکتب را به بازی بگیرند و به آن خدشه وارد کنند؟ آیا این فساد نمی باشد که بدون تعریف و برنامه ای مشخص از اصلاحات سرنوشت یک کشور و ملت را در دست بگیریم و بزرگترین ضربات را به مبانی دینی و ارزشی جامعه وارد کنیم؟ آیا با اسم امام(ره) تیشه به رسم ایشان زدن فساد نمی باشد؟ آیا سوء استفاده از احساسات جوانان و هزینه نمودن آنها برای رسیدن به مطامع نامشروع سیاسی (که نمونه آن را در قضایای انتخابات سال 88 و حوادث پس از آن شاهد بودیم) فساد نمی باشد؟ آیا اموال و سرمایه هایی که در اختیار ما برای مصارف مشخص است را در جهت مصارف شخصی و جناحی هزینه کردن فساد نمی باشد؟

در خاتمه امیدواریم با پاسخگویی خود به پرسش ها و مطالب مطروحه در این نامه به شفاف سازی هر چه بیشتر این مهم مبادرت ورزید.

28 تیر 1391

والسلام علی من اتبع الهدی

 


گفتگوی علی مطهری با فرزند تئوریسین خشونت!

ارسال شده توسط یاران امام در 91/4/22:: 4:0 عصر

عکس فوق مربوط به همایش منشور برادری می باشد که سال گذشته در محل موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(ره) در قم برگزار گردید که در حاشیه این همایش آقایان سید امیر حسین موسوی خوئینی ها (فرزند سید محمد موسوی خوئینی ها) که در حوزه علمیه قم مشغول به تحصیل می باشد و علی مطهری (فرزند شهید مطهری) در حال گفتگو می باشند. لازم بذکر است آقای علی مطهری در مصاحبه ای که سال 89 با نشریه‌ «یاد آور» انجام داد، با تأکید بر این که گروهک فرقان متأثر از افکار کسانی چون آقای موسوی خوئینی‌ها بود، می‌گوید: «من معتقدم این‌ها بیش‌تر متأثر از افرادی چون موسوی خوئینی‌ها و دکتر پیمان بودند و همین طور از نهضت آزادی خارج از کشور و دکتر یزدی و قطب زاده و جزواتی که از طرف آن‌ها می‌آمد. در جزوه‌ای که آن‌ها برای سالگرد دکتر شریعتی منتشر کرده بودند و احتمالاً متعلق به دکتر یزدی و گروهش بود، به شهید مطهری حمله و ایشان را در کشتن دکتر شریعتی، همکار رژیم شاه معرفی کرده بودند! آن‌ها «عدل الهی» و «خدمات متقابل ایران و اسلام» را مسخره کرده و گفته بودند که افرادی که به دنبال تحکم پایه‌های رژیم شاهنشاهی هستند، این مطلب را می نویسند. گودرزی و دوستانش بیش‌تر متأثر از این حرف‌ها بودند.»


سومین نامه سر گشاده خطاب به محمد علی انصاری

ارسال شده توسط یاران امام در 91/4/17:: 10:0 عصر

 

 

به نام حیّ داور

جناب آقای محمد علی عرب نژاد (معروف به انصاری)

عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز و سرپرست موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

وبلاگ «شاخص؟» در دو نامه سرگشاده خطاب به جنابعالی مطالب و سوالاتی را مطرح نمود ولی متاسفانه از آنجا که شما خود را ملزم به شعار آزادی بیان و پاسخگویی می دانید! پرسش ها و مطالب این نامه ها را بی پاسخ گذاشته اید که نشان از صداقت شما نسبت به شعارهایتان دارد. شاید عدم موضع گیری شما نسبت به مطالب مستند نامه ها این باشد که سراسر این دو نامه را بررسی کرده اید ولی یک کلمه در آن پیدا نکرده اید که آن را بتوانید همانند جنجال سازی های گذشته دستاویزی قرار دهید و با نیت خالصانه! خود بگویید: ایهاالناس! آنها قصد تخریب بیت امام(ره) را دارند!!!

جناب آقای انصاری!

خواستیم مشغول به نگارش این نامه شویم که با افاضات تازه شما در جمع مسئولین و اعضای ستاد بزرگداشت حضرت امام خمینی(س) در دفتر مطالعات وزارت امور خارجه مواجه شدیم که جنابعالی در این جمع بیشتر وقت صحبت های خود را اختصاص به فلسفه انتظار داده اید که البته شکی نیست که مقوله انتظار یکی از مسایل مهم و اساسی مکتب تشییع می باشد، ولی جا داشت که جنابعالی پیرامون موضوع جلسه و مسایل مرتبط با آن صحبت می کردید و بحث و اظهارنظر در مورد این مسئله مهم را به اهلش واگذار می کردید! به عنوان مثال در این مورد صحبت می کردید که این حجم بالا از کالاها، اقلام و محصولات غذایی که از طرف سازمان های مختلف در اختیار شما برای پذیرایی از زائران حضرت امام(ره) قرار گرفته است، چه میزان از آن مصرف شده و چه مقدار در انبارهای حرم باقی مانده است؟ جالب است که شما همیشه به جای پرداختن به متن به حاشیه می پردازید! 

خادم خانه امام!

شما این قدری که به اسم امام علاقه دارید ای کاش ذره ای به رسم ایشان اعتقاد داشتید! می دانید مشکل شما و بعضی از دوستانتان چیست؟ شما از اسم امام برای رسیدن به اهداف و مقاصدی که دارید پرچم و تابلو درست کرده اید ولی در زیر این پرچم چیزی که دیده نمی شود رسم آن بزرگوار است. جنابعالی که مدعی صیانت از امام و بیت امام هستید می دانید چه چیزی بیشترین ضربه را به این مهم می زند؟ شک نداشته باشید که اگر ما اسم امام را به یدک کشیدیم ولی به رسم آن پیر سفر کرده بی توجه بودیم و یا برخلاف آن عمل نمودیم بزرگترین ضربه را به امام و بیت شریف ایشان زده ایم! در اینجا لازم است به جهت شفافیت بیشتر مطلب به نکاتی اشاره کنیم: اگر ما به اسم امام املاکی در اختیارمان بود، آیا مجاز هستیم برخلاف رسم امام و به طور نامشروع آنها را به افراد و جریاناتی واگذار کنیم؟ آیا ما مجاز هستیم املاک و اموالی را به اسم امام بگیریم و برخلاف رسم امام هزینه کنیم؟ آیا ما مجاز هستیم اسم امام را وسیله ای برای رسیدن به منافع شخصی خود و اطرافیانمان قرار دهیم و از این طریق رسم امام را از بین ببریم ؟ آیا مجاز هستیم آشنایان و بستگان خود را بدون در نظر گرفتن صلاحیت شان به صرف این که فامیل ما می باشند به تصدی مناصب و مسئولیت ها بگماریم؟ تا در این خصوص تعبد خود را نسبت به شعار شایسته سالاری به نحو احسن نشان دهیم!

جناب انصاری!

بجاست در این بخش نظر شما را به فرمایشات حکیمانه امام خمینی(ره) جلب نماییم:

انسان چون حب نفس دارد خودش را می‏خواهد و همه‏چیز را هم برای خودش می‏خواهد، مگر اینکه به ریاضات این طور نباشد. این چون حب نفس دارد بسیاری از امور که از خودش صادر می‏شود یا از کسانی که از خودش هستند، اولاد خودش، برادر خودش، عیال خودش، اینها به نظرش خوب می‏آید. و گاهی همین اگر صادر بشود از یک کس دیگری به نظرش بد می‏آید. این برای همین است که، حب نفس اینجا پرده پوشیده است روی واقعیت و نمی‏تواند انسان تشخیص بدهد. باید انسان توجه کند به اینکه آیا من که می‏خواهم یک کسی را انتخاب کنم، اگر این کس یک نفر دیگری از او بهتر بود لکن ارتباطی با من نداشت بلکه با من هم دلخوری داشت، آیا او را کاندیدا می‏کردم؟ اگر او را هم کاندیدا می‏کرد معلوم می‏شود که این برای خدا دارد کار می‏کند، کار به خودش ندارد. و اگر این طور نشد بداند که مسئله، مسئله شیطانی است نه مسئله خدایی. (صحیفه امام(ره) – جلد 18)

نفس انسان سرکش است. و سرکشی آن انسان را به زمین می‏زند. همان طوری که اگر انسان سوار یک اسب سرکش باشد و مهار نداشته باشد این اسب سرکش انسان را به هلاکت می‏رساند، نفس انسان بدتر از هر سرکشی است. سرکشی نفس، انسان را به هلاکت می‏رساند.(صحیفه امام – جلد9)

اگر بنا شد که حب دنیا و حب نفس در ما همچو غلبه کند که نگذارد حقایق را ببینیم، نگذارد واقعیات را ملاحظه کنیم، سد راه هدایت ما بشود، کم‏کم زیاد بشود این معنی تا آنجایی که گفته می‏شود که شیطان ایمان را می‏خواهد... همه وسایل برای این است که ایمان را از انسان بگیرد. این آخر امرْ ایمان را از دست ما بگیرد. کسی سند ندارد که من ایمانم همین طور صاف! زیرا شاید مُسْتَوْدَع باشد. (صحیفه امام(ره) – جلد 2)

فدایی امام!

جنابعالی در بخشی از صحبت های خود در جمع مسئولین و اعضای ستاد بزرگداشت حضرت امام خمینی(س) گفته اید:... در این صورت است که می‌توانیم عرصه را بر آدم‌هایی که مانند خفاش در دوره‌های قبل پنهان شده بودند و یک مرتبه ظاهر می‌شوند و ایدئولوگ و تحلیل‌گر فکری و عقیدتی نظام می‌شوند، تنگ کنیم و در مقابل آنان بایستیم. مبادا فکر کنیم که همیشه حاکمیت نظام و جمهوری اسلامی و فرمان امام آن است که ما در قدرت و شکست ناپذیر باشیم و کسی در مقابل ما نباشد و اگر زمانی چنین نبود ما شکست خورده‌ایم.  چقدر گستاخانه و بی ادبانه صحبت می کنید البته بی ادبی شما تازگی ندارد! منظورتان از این آدم ها چه کسانی می باشند؟ چرا صریح و شفاف سخن نمی گویید؟ رسم امام صراحت و شجاعت بود! عرصه را برای چه کسانی می خواهید تنگ کنید؟ و می خواهید مقابل چه کسانی بایستید؟ چرا کلی گویی می کنید و مستند و شفاف سخن نمی گویید؟ خفاش صفتان کسانی هستند که نام امام را به یدک می کشند و علی رغم دعوت شما از آنها برای شرکت در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام از حضور در مراسم پنهان می شوند! خفاش صفتان کسانی هستند که پشت اسم امام مخفی شده اند و با دشمنان امام و انقلاب هم پیمان می شوند! خفاش صفتان کسانی هستند که بنام امام(ره) بزرگترین میراث ایشان را که نظام اسلامی می باشد زیر سوال برده و به آن آسیب می رسانند! آقای انصاری در این خصوص امیدواریم یادتان نرفته باشد که آن عبد صالح خدا در مورد این افراد با صراحت فرمودند: «... این مسئله که نظام در اهداف خود جدی است و با هیچکس شوخی ندارد و در صورت به خطر افتادن ارزشهای اسلامی با هر کس در هر موقعیت قاطعانه برخورد می‌نماید، باید به عنوان یک اصل خدشه‌ناپذیر برای تمامی دست اندرکاران و مردم تبلیغ شود ... » (صحیفه - ج21- ص 339) .

با قاطعیت به شما می گوییم، کسانی که باید عرصه برایشان تنگ شود شما و امثال شما می باشید که به اسم امام تیشه به رسم امام می زنید. البته ما همانند منطق شما نمی خواهیم با زور و چک زدن مقابل تان ایستادگی کنیم! بلکه ایستادگی ما در برابر شما با کلمه و کلام می باشد تا رسوا شود هر که در او غش باشد...

جناب آقای انصاری!

با صراحت به شما و دوستانتان می گوییم که ما با تمام وجود نگران رسم امام(ره) که آن بزرگوار وجودش را وقف آن کرده بود، هستیم. ما فعلا در جلوت شما وارد شده ایم و سخن گفته ایم ولی اگر صبرمان لبریز شود از خلوت شما سخن خواهیم گفت تا معلوم شود عرصه برچه کسانی باید تنگ شود! و مشخص گردد چه کسانی به امام و راه نوارنی اش خیانت می کنند! وقتی می بینیم شما خودت را ملقب به خادم خانه امام می کنی حال تلخی به ما دست می دهد، بهتر است که بدانی خادمان امام شهدا، جانبازان و آزادگان بی مدعا می باشند که خیلی از آنها مولا و مقتدایشان را یکبار هم از نزدیک ندیده بودند ولی الحق و الانصاف حق خادمی به امام و انقلاب را خالصانه و عاشقانه به نحو احسن بجا آوردند و امامشان هم چه عارفانه فرمودند: اینجانب از دور دست و بازوی قدرتمند شما را که دست خداوند بالای آن است می‏بوسم و بر این بوسه افتخار می‏کنم.(صحیفه امام(ره) – جلد 16)

جناب انصاری!

امام(ره) فرمودند: میزان، حال فعلی اشخاص است. و این یکی از شاخص های مهمی بود که امام(ره) برای ما باقی گذاشتند. دین ، عقل و تاریخ هم این مطلب را تایید می کند که در این زمینه مطالعه و تعمق تاریخ صدر اسلام درس آموز می باشد. حال سوال ما از شما این است که حال فعلی شما چیست؟ آیا حال امروز شما و برخی از دوستانتان مطابق با حال دیروزتان است؟ اگر امروز امام در قید حیات بودند به محمد علی انصاری و دوستانش چگونه نگاه می کردند و چه برخوردی نسبت به عملکرد آنان می نمودند؟ آقای خادم! درست است که امام در بین ما نیست ولی شاخص هایی را که آن عزیز سفر کرده برای ما ترسیم نمود و باقی گذاشت بهترین معیار سنجش حال فعلی افراد می باشد، همانگونه که ما در بخش هایی از این نامه و نامه ها و مطالب قبلی وبلاگ شاخص؟ حال فعلی شما و مطابقت آن با فرمایشات شاخص انقلاب، امام خمینی(ره) را به تصویر کشیدیم.

خادم صادق امام!

 وقتی که به مصاحبه ها و سخنرانی های شما و دیگر دوستانتان همانند اخوی گرامیتان(مجید انصاری) نگاه می کنیم که چه شعارهای قشنگ و دلربایی می دهید! و چه چهره امام دوستی از خود به تصویر می کشید! اما وقتی که به پشت این چهره نظر می افکنیم، تصویر دیگری می بینیم! ناساگاری گفتار و کردارتان را می بینیم! سیره و منشی برخلاف سیره امام می بینیم! و چیزهای دیگر... می بینیم که آنگاه هست که دوست داریم بنشینیم برای مظلومیت امام گریه کنیم!

 امیدواریم این قصه تکراری که ما از نزدیکان امام هستیم و آنها قصد تخریب بیت امام(ره) دارند را برای دفاع از خود دیگر تعریف نکنید قدری خلاقیت به خرج داده و قصه های جدیدی را خلق کنید و این را هم بدانید، صرف این که ما از نزدیکان امام بوده ایم بدون در نظر گرفتن حال فعلی مان نمی تواند دلیل بر صالح بودن ما باشد، چرا که شاخص و معیار امام این گونه نبود، همان گونه که می فرمودند:

  هر یک از شما ضامن نفس خودش هست و باید از هواهای نفسانی جلوگیری کند که مبادا ـ خدای نخواسته ـ این وجهه خوبی که شما دارید و این توجهی که به شما شده است، سست بشود.(صحیفه امام – جلد16)

پس معیار و شاخص برای تشخیص تبعیت و نزدیکی به امام(ره) عمل کردن و تبعیت مطابق با رسم امام(ره) است ولو این که یکبار هم امام را از نزدیک درک نکرده باشیم همانند شهدا که با عمل کردن به رسم امام(ره) با خون خود اسم ایشان را ماندگار کردند که دقیقا تفاوت اساسی آنان با شما در همین جا می باشد که شما با اسم امام(ره) به رسم او آسیب می رسانید ولی شهدا با عمل جانانه به رسم امام(ره)، اسم او را زنده نگاه داشتند.

در خاتمه از آنجا که اسمی از شهدا به میان آمد، این نامه را با کلامی از شهید بزرگوار محمود انصاری(اخوی شهیدتان) به پایان می بریم: من دوست دارم شهید شوم. خانه‌های این دنیا به درد من نمی‌خورد... من به یک قطعه زمین اندازه خودم احتیاج دارم که در آن به خاکم بسپارند. این‌قدر خاک هم هرجا قسمتم شد، ‌دفنم می‌کنند. فقط خدا کند شهید شوم و به عنوان شهید در خاک قرار گیرم. من آرزوی دیگری ندارم.

17 تیر ماه 1391

والسلام علی من اتبع الهدی

 

 


   1   2   3      >



پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ