سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دومین نامه سر گشاده خطاب به محمد علی انصاری

ارسال شده توسط یاران امام در 91/3/20:: 8:0 عصر

 

به نام حیّ داور

جناب آقای محمد علی عرب نژاد (معروف به انصاری)

عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز و سرپرست موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

وبلاگ «شاخص؟» مورخ 6 خرداد 1391 نامه سرگشاده ای را که حاوی سوالاتی مستند بود، خطاب به شما منتشر نمود، که در بعضی از سایت ها نیز انعکاس پیدا کرد، ولی متاسفانه تا این لحظه حضرتعالی سوالات ما را بی پاسخ گذاشته اید! ما قصد نداشتیم که تا انتشار نامه دوم مطلب دیگری را خطاب به شما بنویسیم، اما تصمیم و موضع گیری شرم آور جنابعالی در ارتباط با حضور پیکر مطهر شهدا در مراسم 14 خرداد ما را بر آن داشت که سکوت را جایز ندانسته و نسبت به این امر مهم واکنش نشان دهیم- همانگونه که مردم شهید پرور شهر قم در تشییع جنازه باشکوه فرزندان امام اعتراض خود را به شما اعلام نمودند- البته باز با کمال تاسف شما به سوالات ما در این جا هم پاسخی ندادید!   

جناب آقای انصاری!

شما در دیدار نوروزی امسال خود با کارکنان موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) گفته اید : امروز همه ما بر این باوریم که آن خطراتی که امام و راه امام را در دوران حیاتش و انقلاب را در دوران حضور امام تهدید می کرد و سر راه امام و انقلاب بود امروز هم سر راه افکار و آرمان های امام هست و ما باید مصمم تر از گذشته برای دفاع از همه اصول و آرمان های امام با همه وجود باشیم . شما در اینجا به مطلب مهم و درستی اشاره کرده اید که البته این مهم دغدغه همه علاقمندان به امام و انقلاب است، ولی سوال اساسی که ما از شما در اینجا داریم این است که چه افکار و چه کسانی امروز برای راه و آرمان های امام تهدید و خطر می باشند؟ آیا موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام (س) که جنابعالی سرپرست آن می باشید با مدیریت و ساز و کاری که شما برای آن در پیش گرفته اید توانسته بدرستی مدافع و نگهبان راه و آرمان های امام (س) باشد؟ آقای انصاری! چگونه ادعا های شما را باور کنیم، وقتی که عملکرد شما را بر خلاف آن می بینیم و اتفاقا عملکرد فکری و مدیریتی شما را برای راه و آرمان های امام(س) خطر و تهدید می دانیم! حال اگر این گونه نیست، برای روشن شدن مطلب لازم است به بافت فکری و مدیریتی موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام(س) که تحت سرپرستی شما می باشد، بپردازیم تا رسوا شود هر که در او غش باشد...

اسامی و سمت برخی از مدیران موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س):

آقای محمد علی انصاری سرپرست موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز

  حجت الاسلام محمد مقدم معاون بین الملل موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز

حجت الاسلام محمدعلی خسروی معاون پژوهشی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز

آقای مجید انصاری (اخوی جنابعالی) از اعضای تصمیم ساز موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز که مدتی نیز مسئولیت پژوهشکده امام خمینی(س) که وابسته به موسسه می باشد را به عهده داشته است.

آقای حمید انصاری (اخوی جنابعالی) قائم مقام موسسه که دارای گرایشات سیاسی اصلاح طلبانه می باشد و موضع گیری ها و نامه نگاری های جهت دار ایشان بعد از انتخابات گواه بر نگاه و اندیشه سیاسی وی است.

حجت‌الاسلام محمدرضا حشمتی معاون فرهنگی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) که دارای گرایشات سیاسی اصلاح طلبانه می باشد.

‏حجت‌الاسلام حبیب‌الله موسوی سرپرست نمایندگی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) در قم که از نزدیکان آقای موسوی لاری وزیر کشور دولت اصلاحات و همچنین دارای گرایشات سیاسی اصلاح طلبانه می باشد.

حجت‌الاسلام  عباسعلی روحانی رئیس پژوهشکده امام خمینی(ره) وابسته به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) که از علاقمندان و حامیان آقای منتظری می باشد.

"عبدالرسول وصال" مدیر مسئول سایت جماران که مدیر مسئول اسبق روزنامه ایران در دوران آقای خاتمی و مدیر مسئول سابق روزنامه توقیف شده «آینده نو» بوده است و...

فدایی امام! حال با نگاهی به مدیران این موسسه و افکار و عملکرد سیاسی آنها چگونه می توان دیگر به باورها و ادعاهای شما در مورد تبعیت از راه امام شک نکرد؟! آیا حضور این افراد در موسسه و آهنگ حرکتی که دارند به معنای درگیر کردن بیت حضرت امام(س) در مسائل سیاسی نیست! عزیز برادر شما از یک طرف در مصاحبه خود می گویید: هر کسی که فکر می کند منافع اش و منافع گروهی اش این است که خانواده امام را درگیر مسائل سیاسی کند من فکر می کنم خود ضرر کرده و در نهایت از کرده خود پشیمان خواهد شد . و از طرف دیگر موسسه ای که بدستور حضرت امام تشکیل شده و تحت تولیت یادگار ایشان می باشد و باید هدفش نشر و صیانت از اندیشه های حضرت امام(س) باشد را با حضور افراد مسئله دار سیاسی درگیر مسائل سیاسی کرده اید! آیا بگفته خود هنوز پشیمان نشده اید؟! بی جهت نیست که این موسسه در حوادث بعد از انتخابات و جسارت ها و اهانت هایی که به ساحت امام(س) و انقلاب شد، خوش درخشید؟! و کارنامه خوبی از خود باقی گذاشت!!!  باز برای اینکه شفافیت بیشتری حاصل شود، از آنجا که شما و برادرتان آقای مجید انصاری و دو نفر از مسئولین کلیدی موسسه از اعضای شورای مرکزی مجمع روحانیون می باشید توجه حضرتعالی را به بخش هایی از بیانیه صادر شده توسط مجمع روحانیون مبارز که مورخ 1 تیرماه 1388 صادر گردید جلب می نمایم:

 مردم نجیب ایران که با هزاران امید و آرزو و شور و شوق به پای صندوق‌های رای آمدند، اکنون باید جنازه جوانان خود را از میان خاک و خون بردارند و به سوگ آنان بنشینند، میلیون‌ها انسان در سراسر کشور به نتایج اعلام شده این انتخابات باور و اطمینان ندارند، بلکه آن را محصول یک طرح حساب شده می‌دانند و بدان معترضنند، میلیون‌ها انسان در سراسر کشور می‌خواهند و حق دارند فریاد اعتراض خود را به صورت راهپیمایی و اجتماعات آرام به گوش طرفداران حق و عدالت برسانند. آیا پاسخ این فریادهای حق‌طلبانه سفیر گلوله‌هایی است که سینه فرزندانشان را بشکافد و پیر و جوان و زن و مرد را به خاک و خون بکشد؟... وقتی از نظر میلیون‌ها انسان فهیم و آگاه مجریان و ناظران انتخاباتی در مظان اتهام قرار دارند آیا منطقی است که آنان را برای احقاق حق خویش به محکمه‌ای حواله دهند که داورانش در معرض اتهامند؟... چرا به مردم اهانت می‌کنند و این حرکت مردمی و در کمال وقار و آرامش را به بیگانگان نسبت می‌دهند و هزاران نفر را در خیابان‌ها و از خانه‌هایشان می‌ربایند و با رفتاری بسیار زشت و ناپسند آنان را اعم از زن و مرد به نقاط نامعلوم می‌برند؟... آیا آقای مهندس موسوی مسبب اغتشاش‌های است یا آنان که با لشکر‌کشی در خیابان‌ها شهر را به صورت یک پادگان نظامی درآورده‌اند و مردم بویژه جوانان را تحریک می‌کنند و احساساتشان را جریحه‌دار می‌سازند؟... مردم می‌گویند در انتخابات امانت‌داری نشده است و باید انتخابات ابطال شود، آیا پاسخ چنین خواسته‌ای بر فرض که به اعتقاد مسئولان برنامه‌ریز و مجریان انتخابات صحیح نباشد،‌ انواع اهانت‌هایی است که از بلندگوهای حکومتی نثار مردم می‌شود و باید پس از آن با چوب و چماق و تفنگ و گلوله به آنان حمله شود، عده‌ای مجروح یا کشته و گروهی هم به بند کشیده شوند؟... بر حسب اطلاع بسیاری از عالمان برجسته حوزه علمیه مبارکه قم و سایر کشور شدیداً تحت فشار قرار گرفته‌اند تا در مقابل میلیون‌ها انسان موضع بگیرند. ما از مقاومت آنان در برابر این زیاده‌خواهی‌ها صمیمانه و متواضعانه تشکر می‌کنیم و امیدواریم مراجع بزرگ تقلید و عالمان برجسته مانند همیشه ملجاء مردم مظلوم باشند و در برابر حق‌کشی‌ها بایستند و تسلیم نشوند و اطمینان داریم که نخواهند شد...

خادم خانه امام! این بخشی از عملکرد وقیحانه جریان و حزب متبوع شما بود، که باید برایش خون گریست! ضمنا این بیانیه خفت بار دو روز بعد از بیانات و رهنمودهای تاریخی رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه 29 خرداد صادر گردید، که این مطلب هم نشان دهنده ادعاهای دروغین شما و دوستانتان در تبعیت از ولایت فقیه بعنوان بزرگترین میراث امام(س) می باشد!

آقای انصاری! از آنجا که شاید شما فرمایشات گهربار خمینی کبیر را از یاد برده باشید، یادآوری سخنان این پیر سفر کرده را در اینجا لازم می بینیم:

«... مسئله حفظ نظام جمهوری اسلامی در این عصر و با وضعی که در دنیا مشاهده می‌شود و با این نشانه‌گیری‌هایی که از چپ و راست و دور و نزدیک نسبت به این مولود شریف می‌شود، از اهم واجبات عقلی و شرعی است که هیچ چیز به آن مزاحمت نمی‌کند ...» (صحیفه - ج19 - ص153)

«... من به بعضی از مسئولین هشدار می دهم که به شدت باید مراقب بود که خدای ناکرده آب به آسیاب دشمنان نریزیم و آنان را با اقوال و جبهه گیریهایمان شادمان نگردانیم . ... و اگر مصلحت نظام و اسلام سکوت است، دردمندانه سکوت کنید که اجر سکوت برای پیشبرد اهداف نظام و اسلام به مراتب بیشتر از دفاع از اتهام وابستگی است. ...» (صحیفه امام - ج21 - ص 156)

آقای انصاری! چه شده است شما که خود را نگهبان و منادی خط امام می دانید، برخلاف اصول امام(س) حرکت می کنید؟ آیا نباید در صداقت و درستی ادعاهای شما و دوستانتان که وا امامایتان گوش فلک را کر کرده شک نمود؟! فکر می کنید حضرت امام(س) اگر زنده بودند با صادر کنندگان این بیانیه چه می کردند؟ حال اگر پاسخ این پرسش برای شما مشکل است، جنابعالی را به سخن امام (س) فرا می خوانیم، آنجا که فرمودند: «... این مسئله که نظام در اهداف خود جدی است و با هیچکس شوخی ندارد و در صورت به خطر افتادن ارزشهای اسلامی با هر کس در هر موقعیت قاطعانه برخورد می‌نماید، باید به عنوان یک اصل خدشه‌ناپذیر برای تمامی دست اندرکاران و مردم تبلیغ شود ... » (صحیفه - ج21- ص 339) . فدایی امام! به ما حق بدهید که در اعتقاد و علاقه شما به امام(س) و آرامان هایش تردید کنیم! شما که اگر کسی کوچکترین مطلبی و یا اعتراضی به یادگاران امام داشته باشد، جامه عزا می پوشید و فریاد وا اماما سر می دهید! چگونه می توانیم این ناراحتی و دلسوزی شما را برای امام(س) باور کنیم؟! وقتی که می بینیم شما و حزب متبوعتان نظام اسلامی را که مهمترین و باارزش ترین میراث امام(س) می باشد همانگونه که امام حفظ نظام را اهم واجبات می دانست، تا جایی که بخاطر حفظ  نظام که عزیزتر از جانش بود حاضرشد، با یادگار فرزند شهید خویش برخورد نماید! را محکوم به ظلم و جنایت می کنید؟ فأین تذهبون.

آقای انصاری شما در همایش " تجلیل از برگزارکنندگان مراسم ارتحال امام خمینی (س)" که سال گذشته در سازمان بسیج مستضعفین برگزار شد، گفته اید: خدا نیاورد روزی را که جامعه ضعف‌های ما را به پای مکتب ما بگذارد و مردم اشتباهات ما را به پای دین بنویسند و بگویند کسانی که در سطح مدیریت جامعه هستند با ارزش‌ها فاصله دارند... مردم ما افراد خادم، باایمان و وفاداران به امام (ره) را خوب می‌شناسند و بنابراین برای مردم ما این فرد یا آن فرد مطرح نیست بلکه ارزش‌های الهی و معنوی مطرح است...

خادم خانه امام! سخن از زبان ما می گویی! این صحبت ها نوعی فرار به جلو می باشد، چرا که اول مخاطب چنین سخنانی خود شما هستید. حال شما چه جوابی در خصوص صحبت های خودتان با توجه به عملکردتان دارید؟! از شما می خواهیم اگر ذره ای به امام و راه آن بزرگوار اعتقاد دارید این مناصب و جایگاهی را که دارید به اهلش واگذار نمایید تا بیش از این باعث خدشه دار شدن راه و آرمان های آن بزرگ مرد تاریخ نشوید.

در پایان امیدواریم همانند نامه قبلی این نامه را بی پاسخ نگذارید، هر چند که افکار عمومی از عدم پاسخگویی شما به صحت مطالب مطرح پی خواهند برد. انشا الله در نامه بعدی بصورت شفاف تر در موضوعات دیگر در این خصوص سخن خواهیم گفت.

20خرداد1391          

  والسلام علی من اتبع الهدی      

   

 


آقای انصاری آیا پاسخگویی موقعیت شما را به مخاطره می اندازد؟!

ارسال شده توسط یاران امام در 91/3/17:: 7:0 عصر

 

بیش از ده روز است که از انتشار نامه سرگشاده وبلاگ شاخص؟ خطاب به آقای محمد علی انصاری می گذرد ولی متاسفانه پاسخی را از ایشان دریافت نکرده ایم. از آنجا که آقای انصاری خود را خادم خانه امام و فدایی امام می داند این گونه عملکردی چنین ارادتی را به حضرت امام(ره) زیر سوال می برد!

جناب آقای انصاری! مگر فرمایش حضرت امام خمینی(ره) را از یاد برده اید که فرمودند: جامع? فردا، جامع? ارزیاب و منتقدی خواهد بود و مگر منش و رفتار امام(ره) را فراموش کرده اید که به عنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران و رهبر امت اسلامی در بالاترین جایگاه و موقعیت و با تمام مشغله هایی که داشتند، هیچ گاه از این اصل اساسی غافل نبودند، و به هیچ عنوان اجازه نمی دادند که مشغله ها مانع از پاسخگویی ایشان به سوالات گردد، تا جایی که وقتی یک دانش آموز چهارم دبستانی و یا جمعی از دانش آموزان دبستانی نامه ای محبت آمیز به امام(ره) می نویسند با این پاسخ امام(ره) مواجه می شوند که : فرزندان عزیزم! نام? محبت‏آمیز شما را قرائت کردم. کاش شما عزیزان مرا نصیحت می‏کردید که محتاج آنم.

حال چگونه است، شما که اسم امام را به یدک می کشید خود را پاسخگو نمی دانید! البته نکته ظریفی هم وجود دارد و آن اینکه شاید عدم پاسخگویی شما به معنای تایید مطالب مطرح در نامه می باشد.

وبلاگ شاخص؟ همانگونه که در نامه خود به آقای محمد علی انصاری وعده داده بود قصد دارد در چند روز آینده نامه بعدی خود را خطاب به ایشان منتشر کند.

 


آقای انصاری از کدام امنیت، مسئولیت و الویت سخن می گویید...

ارسال شده توسط یاران امام در 91/3/12:: 4:0 صبح

 

بسم رب الشهدا و الصدیقین

در آستانه سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) خرسند بودیم که  فرزندان پیر جماران  زینت بخش مراسم امسال خواهند بود، اما متاسفانه دبیر ستاد بزرگداشت ارتحال حضرت امام(ره) چنین عنوان داشت: بهتر است مراسم بزرگداشت حضرت امام را برای همیشه تاریخ منحصر به امام برگزار کنیم و اولویت دیگری را وارد برنامه نکنیم  و من نیز مسئولیت این کار(مراسم تشیع پیکر شهدا در روز 14 خرداد) را نمی‌توانم بپذیرم.

جناب آقای انصاری ! قطعا به این نکته توجه دارید که حضرت امام با همه جایگاه و عظمتی که داشتند شهدا را در الویت قرار داده بودند و آنها را مقتدا و رهبر خویش می دانستند، حال که شما خود را خادم خانه امام می نامید چگونه است که راهی غیر از راه ایشان را برگزیده اید؟!!

مگر امام شهیدان نفرمودند که : رهبر ما آن طفل دوازده ساله‏ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم ما بزرگتر است، با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید. (صحیفه امام – جلد 14) پس فدایی امام فأین تذهبون.

خادم خانه امام! قرارنیست که پیکر مطهر شهدا در برنامه جداگانه ای در عرض برنامه سالگرد امام(ره) تشییع شوند، بلکه شهدا می خواهند همراه و همصدا با مردم در مراسم پیر و مرادشان شرکت کنند، و این احتیاج به مسئولیت و اجازه شما و امثال شما ندارد، بلکه این کار توفیق می خواهد که خدا آن را نصیب هر کس نمی کند، مسئولیت این کار را تمام زائران و همه کسانی که دلشان به عشق خمینی کبیر می تپد به عهده خواهند گرفت و به آن افتخار خواهند کرد. اینان زائران خمینی اند که بعد از بیست و اندی سال می خواهند در جوار پیر و مرداشان آرام گیرند و با مقتدای خود در مراسم ارتحال امام شهیدان تجدید بیعت کنند.

خادم شهدا! آیا می دانید که شهیدان در هر کجا حضور پیدا کنند وجودشان رسوا کننده نفاق و خائنین به امام و انقلاب است، بگذارید آنها بیایند تا رسوا شود هر که در او غش باشد...

شهدایی که در پیشگاه خداوند عند ربهم یرزقون اند و به تعبیر امام شهیدان که فرمود: خون شهیدان انقلاب و اسلام را بیمه کرده است، حال چگونه است که شما پیکر مطهر آنان را که با مرگ سرخ خود امنیت ما را رقم زدند و وجودشان درهر کجا تضمین کننده امنیت است را به بهانه دغدغه امنیت و نظم مراسم نمی پذیرید، نکند وجود آنها امنیت شما و دوستانتان را به خطر می اندازد؟ که حتی حاضر می شوید با ذکر مقدس صلوات آنها را از زیارت امام شان محروم کنید. فأین تذهبون!

شهدا که خود این جایگاه را به شما داده اند آیا خودشان نمی توانند در این مراسم جایگاهی داشته باشند؟

چگونه است افرادی که تا دیروز مخل امنیت بودند با کمال امنیت در جایگاه ویژه مراسم دعوت می شوند اما شما در مورد شهدایی که می خواهند بر روی دستان هزاران عاشق خمینی در مراسم حضور یابند، می گویید:  مراسم مربوط به حضرت امام است و دغدغه حضور مردم و امنیت و برگزاری منظم مراسم و آسایش شرکت کنندگان را داریم؟

جناب آقای انصاری! آنان که به حسین بن علی(ع) اقتدا کردند و با مرگ سرخ خود امنیت را به ما ارزانی داشتند چه شده که بعد از بیست و اندی سال از پیکر پاک آنها احساس نا امنی می کنید، آنان همان بودند که هستند، نکند شما تغییر کرده اید؟! و چه زیبا سید شهیدان اهل قلم فرمود: پندار ما این است که شهدا رفته اند و ما مانده ایم، اما حقیقت این است که شهدا مانده اند و زمان، ما را با خود برده است.

اماما نیستی تا ببینی که فرزندان خسته ات که از سوم خرداد در راهند و به عشق حضور در مراسمت  لحظه شماری کرده اند و خود دلتنگ آنها بودی آنجا که گفتی : از خداوند می خواهم مرا در کنار شهدای جنگ تحمیلی بپذیرید آنان آمدند، ولی در نبودنت خادم خانه ات با صلوات در را به روی آنان بست!!!  

فدایی امام! امیدواریم سوالات ما را همانند نامه قبلی که در وبلاگ «شاخص؟» منتشر کردیم بی پاسخ نگذارید که عدم پاسخگویی شما مهر تاییدی بر مطالب ماست.

 


<   <<   36   37   38      >



پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ