مدتها پیش در مقاله ای تحت عنوان "آری این چنین است اصلاحات" به نظام فکری ناهمگون و متناقض جریان اصلاحات اشاره کردیم. این روزها اگر به حرف های اصلاح طلبان به ویژه چهره های شاخص آن نگاه کنیم، بخوبی آشفتگی و تناقضات فکری را در مواضع آنها مشاهده خواهیم کرد که نشان از درماندگی سیاسی آنها دارد.
لیدر جریان اصلاحات(خاتمی) در مواضع اخیر خود با تمجید از روحانی و عارف از ائتلاف آنها حمایت می کند و خواستار حضور اصلاح طلبان در صحنه می شود ولی از طرفی دیگر موسوی خوئینی ها، چهره شاخص و تصمیم ساز این جریان در موضعی متفاوت از موضع خاتمی، درباره ائتلاف روحانی و عارف می گوید: نظر بنده درباره انتخابات همان چیزی است که در آبان ماه سال گذشته گفته ام و تاکید کردم که من با شرکت در انتخابات در هر حال و به هر قیمتی موافق نیستم و چنین مشارکتی به زیان جریان اصلاحات و به زیان تفکر اصلاح طلبانه است ... شرکت در انتخابات باید در چارچوب پیشبرد اهداف اصلاح طلبانه باشد، ما نباید به جریانی که حضور مؤثر اصلاح طلبان درحاکمیّت را برنمیتابد اجازه دهیم ما را به راهی بکشاند که بن بست است.
موسوی خوئینی ها که در اینجا بر نظرش در آبان ماه سال گذشته تاکید می کند، وی آن زمان در خصوص حضور اصلاح طلبان در انتخابات می گوید: اصلاح طلبان، کاندیدای اجاره ای نمی خواهند. حال باید از او پرسید، اگر کاندیدای اجاره ای نمی خواهید، پس چرا امروز جریان شما از سر درماندگی و بی برنامگی و با داشتن کاندیدا(عارف) در این انتخابات، اقدام به اجاره کردن کاندیدایی دیگر(روحانی) کرده است؟! شما که روزگاری بخاطر اختلاف فکری زیاد از جامعه روحانیت مبارز جدا شدید و مجمع روحانیون را به همراه چند نفر از دوستان تشکیل دادید، حالا چه شده که جریان تان یکی از اعضای جامعه روحانیت مبارز را بعنوان کاندیدای خود مطرح می کند؟!
آقای حسن روحانی در سال 78 پس قائله 18 تیر که توسط جریان اصلاحات به وجود آمد، بعنوان سخنران مراسم 23 تیر در محکومیت عاملان این قائله می گوید: اینها خیلی پستتر و حقیرتر از آن هستند که بخواهیم نسبت به آنها تعبیر حرکت براندازی را مطرح کنیم. و در جایی دیگر هم از سخنرانی خود به این مطلب معنادار اشاره می کند که: حوادث چند روزه اخیر، در کنار حوادثی که در این 20 سال گذشته داشتیم که یک پالایش دیگر برای انقلاب ما بود. انقلاب ما در هر مقطعی نیاز به یک پالایش دارد و این حوادث چند روزه زمینهای را برای پالایش جدید در انقلاب ما و نظام ما بوجود آورده است. حالا خیلی جالب است که همین شخص کاندیدای اجاره ای جریان اصلاحات شده است؟ و حتی چهره های شاخص جریان اصلاحات، بدنبال حذف کاندیدای اصلی خود به نفع او می باشند! آیا ورشکستگی سیاسی و درماندگی از این بالاتر!
حال برای این که بیشتر به درماندگی جریان اصلاحات پی ببریم، خوب است که نگاهی به مواضع اخیر مجید انصاری(دبیر اجرایی مجمع روحانیون مبارز) بیندازیم:
1 - مجید انصاری در گفتگو با خبرگزاری ایلنا (مورخ 19 خرداد 1392):
از ائتلاف روحانی و عارف حمایت می کنیم
عضو مجمع روحانیون مبارز تاکید کرد: ما منتظر هستیم تا ببینیم دو کاندیدای جریان اصلاحات برای رسیدن به ائتلاف چه ساز و کاری خواهند داشت. نتیجه ائتلاف هر کدام از این دو کاندیدا باشد از او حمایت میکنیم.
مجید انصاری در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، ضمن انتقاد از اخبار برخی رسانههای منتسب به جناح رقیب اصلاح طلبان تاکید کرد: متاسفانه برخی از این رسانهها برای ایجاد اختلاف میان اصلاح طلبان اقدام به انتشار اخبار کذبی در مورد حمایت اصلاح طلبان از عارف و روحانی میکنند.
وی افزود: یک مورد از این دورغ پراکنیها انتشار خبری بود که طی آن اعلام شده بود ما بنای حمایت از روحانی را در انتخابات نداریم در حالیکه این مساله با قاطعیت تکذیب میشود.
انصاری همچنین با بیان اینکه ما از ائتلاف عارف و روحانی حمایت میکنیم، گفت: ما منتظر هستیم تا ببینیم دو کاندیدای جریان اصلاحات برای رسیدن به ائتلاف چه ساز و کاری خواهند داشت و در این صورت نتیجه ائتلاف هر یک از این دو کاندیدا باشد از او حمایت میکنیم.
2 – مجید انصاری: جبهه اصلاحات به جز هاشمی، کاندیدایی دیگری ندارد (پایگاه خبری انتخاب مورخ 2 خرداد 1392).
مجید انصاری که به عنوان رئیس ستاد استان تهران آیت الله هاشمی در مراسم تقدیر از اعضای ستاد ایشان سخنرانی کرد.
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی انتخاب ؛ وی گفت: بیش از 30سال با آیتا... هاشمی آشنا هستم و او را شناسنامه انقلاب اسلامی میدانم.
مجید انصاری ادامه داد که شهادت میدهم آقای هاشمی از توانمندیهای بالایی برخوردار است و این توانمندیها در تمام حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... جریان دارد.
انصاری گفت که کاندیدای جناح اصلاحطلب در این انتخابات، آیتا... هاشمی بود و کاندیدای دیگری نداریم.
در اینجا فقط باید پرسید: آیا مواضع متناقض مجید انصاری آن هم به فاصله کمتر از 20 روز، بخوبی آشفتگی فکری و درماندگی سیاسی جریان اصلاحات و چهره های شاخص آن را نشان نمی دهد؟!