سفارش تبلیغ
صبا ویژن

65 درصد دو موسوی!؟

ارسال شده توسط یاران امام در 91/8/20:: 10:0 عصر

 

سید عبدالواحد موسوی، وزیر کشور دولت اصلاحات و عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز اخیراً در گفتگویی با روزنامه اعتماد مدعی شده است: ما در حال حاضر دو اردوگاه داریم، اردوگاه اصلاح‌طلبان و اردوگاه اصولگرایان. در افکار عمومی اگر بخواهیم این دو را در نظر بگیریم 65 درصد اصلاح‌طلبان جایگاه دارند، 35 درصد سایرین که اصولگرایان بخشی از این 35 درصد هستند.

سید عبدالرضا موسوی، رییس انجمن شرکت‌های هواپیمایی کشور، در گفت‌و‌گو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در خصوص افزایش نرخ بلیت هواپیما اعلام نمود: طبق ابلاغ سازمان هواپیمایی کشوری، از 16 آبان ماه نرخ بلیت هواپیما در پروازهای داخلی به طور میانگین 65 درصد افزایش یافته و با نرخ جدید اعمال می‌شود.

جالب است دو سید موسوی که یکی عبدالواحد است و دیگری عبدالرضا از 65 درصد سخن می گویند ولی این کجا آن کجا!؟ حال عقل حکم می کند ببینیم حکمت و علت 65 درصد این دو موسوی چیست؟

 

1 - با نگاه به ادامه گفتگوی خبرگزاری ایسنا با آقای سید عبدالرضا موسوی(رییس انجمن شرکت‌های هواپیمایی کشور)، پی به علت این 65 درصد خواهیم برد که چنین مطرح شده است: شرکت‌های هواپیمایی مصرا خواستار افزایش بیش از 75 درصدی بوده و عنوان می‌کردند که پس از قطع ارائه ارز با نرخ دولتی به ایرلاین‌ها آنها به شدت دچار ضرر شده و دستکم قیمت بلیت باید دو برابر شود.

پس علت 65 درصد در اینجا قطع ارائه ارز با نرخ دولتی است که طبیعتا باعث بالا رفتن قیمت بلیت هواپیما شده است. و در واقع شرکت های هواپیمایی باید مابه تفاوت ارز دولتی و آزاد را از مشتریان بگیرند تا دچار ضرر نشوند، مشخص است که هر عقل سلیمی این استدلال و دلیل را می پذیرد.

2 - هر چقدر که در گفتگوی سید عبدالواحد موسوی (وزیر کشور دولت اصلاحات) با روزنامه اعتماد جستجو کردیم حکمت این 65 درصد را پیدا نکردیم!! اتفاقا در این مصاحبه با مطالب دیگری از ایشان برخورد کردیم که فقط می تواند توهم و تضاد فکری ایشان را نشان دهد!! لطفا منصفانه به این عبارت ایشان دقت کنید: اگر بگوییم آنها مدعی هستند 65 درصد جامعه هوادار اصلاح‌طلبان نیستند، می‌گوییم 50 درصد، اصلا نه، عکس آن 35 درصد اصلاح‌طلبان

آقای وزیر کشور دولت اصلاحات برای شما خوب نیست که اینطور بی حساب و کتاب صحبت کنید! مبنا و متد علمی شما برای رسیدن به این نتیجه چیست؟ شما از طریق چه مکانیزمی متوجه شده اید که 65 درصد جامعه طرفدار جریان شما می باشد؟ آیا عقل سلیم این ادعای بدون دلیل شما را می پذیرد؟ آیا به دیگران حق می دهید که به قوه عاقله شما شک کنند؟ شما و جریانتان که داعیه عقلگرایی و منطق دارید پس چرا در توهم و تخیل بسر می بردید!؟ آیا همین موضوع به تنهایی متوهم بودن شما را آشکار نمی سازد!؟ آیا می دانید شما و دوستان شبیه به خودتان در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 با همین توهمات و تخیلات بستر حوادث و ساختارشکنی های بعد از انتخابات را به وجود آوردید و بزرگترین خیانت ها را بر علیه آرمان های امام(ره) و انقلاب انجام دادید! چرا که آنجا هم بدون هیچ سند و مدرکی تحت تاثیر توهمات و جو کاذب اطرافتان موضوع تقلب را مطرح کردید! و البته دشمن هم با شناخت دقیقی که از این نقطه ضعف بزرگ شما داشت، بخوبی توانست با تحریک و تقویت بیشتر توهماتتان، شما را تبدیل به آلت دست خود برای رسیدن به اهدافش کند!!  

طنز ماجرا:

زیاد نباید به آقای موسوی لاری گیر دهیم، شاید بنده خدا حواسش نبوده و درصد افزایش نرخ بلیت هواپیما را با درصد طرفدارنشان قاطی کرده و اشتباهی مدعی شده که ما 65 درصد طرفدار داریم!! البته امیدواریم که چنین بوده باشد و اگر این طور هم نباشد و ایشان هنوز هم بدون سند و مدرک مدعی این 65 درصد است، باز هم تعجب نمی کنیم، چرا که این گونه اظهار نظرهای متوهمانه از این جریان عادی شده است، مگر روز جمعه (مورخ 19/8/1391) یکی از همین افراد متوهم که از مسئولین یک حزب اصلاح طلب است در همایش جبهه اصلاحات مدعی نشد که: در جنگ تحمیلی 900 هزار نفر شهید اصلاح طلب داشتیم. پس بهتر است از این اظهارات متوهمانه زیاد تعجب نکنید!

 


بازتاب دروغگویی خرم اصلاحات در بازتاب!

ارسال شده توسط یاران امام در 91/8/18:: 6:0 عصر

 

احمد خرم (وزیر دولت اصلاحات) در مصاحبه با نشریه تجارت فردا در خصوص موضوع افشاگری هشت پیش سایت بازتاب درباره ریخت و پاش هایش اظهار داشت: اتهام ریخت و پاش مربوط به دفتر من بود. می‌گفتند دو میلیارد تومان خرج دفترم کرده‌ام و به مبلغ 5/1 یا 5/2 میلیون تومان هم صندلی ریاست خریده‌ام؛ و اینکه در افتتاح فرودگاه ریخت و پاش کرده‌ام. پس از این جو‌سازی‌ها که ابتدا سایت بازتاب به آن دامن زد، خبرنگاران را دعوت کردم و زونکن خریدهایی را که صورت گرفته بود در اختیار آنان قرار دادم. به آنها گفتم کل پولی که برای این اتاق هزینه کردیم، 5/15 میلیون تومان است. به خبرنگاران گفتم مساحت دیوار و سقف و کف این اتاق را حساب کنید. اگر به قطر دو میلیمتر ورق طلا به دیوار‌های این اتاق می‌کشیدیم، می‌شد 700 میلیون تومان.
اتهام دیگر مربوط به صندلی اتاقم بود. من بابت این صندلی بیش از 20 هزار تومان خرج نکرده بودم. می‌خواستم صندلی بخرم یک صندلی آوردند گفتند، 5/1 میلیون تومان. گفتم نمی‌خواهم. در انبار وزارتخانه اسکلت سه صندلی چرخدار موجود بود. بعد متوجه شدم این صندلی‌ها را مرحوم شالچیان که وزیر راه رژیم پهلوی بود از آمریکا خریداری کرده است. او مرد شریفی بود. پس از انقلاب به صورت افتخاری، پل‌ها، جاده‌ها و خطوط احداث‌شده راه‌آهن را بررسی می‌کرد و ایرادات آن را به صورت مکتوب به مسوولان ارائه می‌کرد.

اسکلت صندلی‌ها را به یک مبل‌سازی دادیم که برای آن روکش بدوزد. اکنون وزیر راه نیز روی همان صندلی می‌نشیند. یکی از دلایل جار و جنجالی که به راه انداختند، همین صندلی‌ها بود.

سایت بازتاب مورخ 1391/8/16 در واکنش به ادعاهای احمد خرم چنین موضع گیری نمودواقعیت آن است که برخلاف ادعای خرم، مجموعه دفتر وزیر راه در برج جدید این وزارتخانه که شامل حوزه وزارتی سالن جلسات وزیر و دفتر رییس دفتر وزیر می باشد، دو طبقه از ساختمان بزرگ مذکور را اشغال کرده بود و این بخش از اظهارات خرم مبنی بر اینکه دفتر خود را به یک اتاق کوچک تعبیر می کرد، کذب محض است.

خبرنگار «بازتاب» پس از برکناری خرم از وزرات راه، مستقیما با حضور در دفتر وزیر و طبقات 15 و16 از آن بازدید و مشاهده کرد که مجموع مساحت آن دست کم 1200 مترمربع بود.
برای دکوراسیون این فضا، قراردادی با یک شرکت ساختمانی منعقد شده بود که مبلغ آن با احتساب ضرائب و تعدیل بالغ بر دو  میلیارد تومان به قیمت سال 1382 بالغ می شد و این بدان معنا بود که ارزش این قرارداد در شرایط فعلی دست کم بیش از ده میلیارد تومان می باشد.

در این قرارداد، عناصری نظیر میز و صندلی های تشریفاتی و گرانقیمیت، تلویزیون پلاسمای 50 اینچ که در آن زمان جزو گرانقیمت ترین و پیشرفته ترین لوازم صوتی و تصویری محسوب می شد، به همراه سایر وسایل دکوراسیون پیش بینی شده بود.
هرچند احمد خرم قبل از استیضاح خود با برگزاری برنامه تبلیغاتی تعدادی از خبرنگاران را به برج وزارت راه برده و محل دیگری غیر از دفتر خود را به آنها نشان داد، اما در آن زمان افشاگری های مستند بازتاب موجب خنثی کردن این حرکتها گردید.

یکی از ادعاهای احمد خرم علیه سایت «بازتاب»، دروغ خواندن وجود خودروی ماکسیما که تشریفاتی ترین خودروی آن زمان محسوب می شد، در مجموعه وزارت راه بود که وی در مصاحبه ای که در روزنامه ها چاپ کرد، مدعی شد اگر سایت بازتاب مشخصات این خودرو را اعلام کند، ماکسیما را به مدیر مسئول بازتاب هدیه می دهد و البته بازتاب بلافاصله پلاک و مشخصات دقیق خودرو، حتی محل پارک آن را در وزارت راه اعلام کرد، اما هیچ گاه خرم به وعده اش عمل نکرد. البته بازتاب اعلام کرده بود خرم این هدیه گرانقیمت را به جای  مدیر مسئول بازتاب، صرف کارکنان محروم وزارت را در استان سیستان و بلوچستان کند که با بودجه آنها این خوردو خریداری شده بود.

چند نکته:

1 – آقای خرم اگر می خواهد مطلبی را تکذیب کند، باید مواظب باشد که مطالب مربوط به سایت های همسو با جریان خود (اصلاحات) را تکذیب نکند! تا آنها  مجبور شوند برای زیر سوال نرفتن و دفاع از خود، اقدام به افشاگری بیشتر کنند و او را زیر سوال ببرند!!!

2 – سایت بازتاب هم بهتر است در واکنش به احمد خرم زیاد  برآشفته نشود و تعادل خود را حفظ کند! تا مجبور نشود نا خواسته به این حقیقت اشاره کند که:اگر دولتهای گذشته سازندگی و اصلاحات مرتکب اشتباهات بزرگی نمی شدند، جریان احمدی نژاد به قدرت نمی رسید.

3 – به خرم اصلاحات گیر ندهید! او دوست داشته با انجام اصلاحاتی همانند نامش، جایش هم خرم باشد تا بتواند به معنای حقیقی خرم اصلاحات باشد!!!

 


تحریف یکی از مواضع امام توسط موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی

ارسال شده توسط یاران امام در 91/8/6:: 1:0 عصر

 

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران(وابسته به موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)) مورخ 3/8/1391 مصاحبه ای را با آقای محسن بهشتی سرشت منتشر نمود که در مقدمه این مصاحبه چنین آمده است: «زمانه و زندگی امام خمینی» عنوانی کتابی است که اخیرا توسط پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی منتشر شده است. این کتاب ادوار مختلف زندگی رهبر کبیر انقلاب اسلامی تا مقطع پیروزی انقلاب اسلامی را مورد بررسی قرار داده است. این کتاب پژوهشی که منبع درسی دانشجویان پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی است حاوی نکات جالبی در خصوص زندگی امام خمینی می‌باشد.

آقای محسن بهشتی سرشت که از اساتید پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی(وابسته به موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره))  می باشد در قسمت انتهایی این مصاحبه با تحریف نظر و موضع حضرت امام(ره) نسبت به مصدق اظهار داشته است که: آسیب این است که نسل جوان ما رهبری امام و جامعیت رفتار امام را ندیده‌اند. به همین دلیل هم بود که من موضوع جبهه ملی و جمله‌ای که در مورد مصدق گفتند(مصدق مسلم نبود) را در کتاب باز کردم. زیرا اگر کسی پیشینه موضوع را بازگو نکند، مخاطبان از این بیان امام تعجب می‌کنند. درگفت و گوی من با آقای جلال الدین فارسی،  او می‌گفت حدود یک‌سال بعد از اینکه امام آن جمله را گفتند به اتفاق اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی به دیدن امام رفتیم تا اینکه بعد از اتمام جلسه من و آقای شریعتمداری در اتاق ماندیم و گفتم که شما با وجود آن‌که این جمله را در مورد مصدق گفتید، در مدرسه کمال که در آن تدریس می‌کردم، سندی وجود دارد که دکتر محمد مصدق اجازه گرفته است تا از محل وجوهات شرعی به مدرسه کمک کند. امام هم گفتند یکی از علمای اصفهان مطلب را این جور به من رسانده بود و اگر این‌گونه است که شما می‌گویید، من از حرفم برگشتم. در کتاب نیز این موضوع را به تفصیل نقل کرده‌ام و شرایط قبل از سخنرانی امام در مورد جبهه ملی و مصدق را گفته‌ام و با سخنان امام به  آقای فارسی هم بحث را یه پایان رساندم.

حال چند سوال از موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام(ره)

موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام(ره) که فلسفه وجودی اش پاسداری و صیانت از آثار و اندیشه های حضرت امام(ره) می باشد و برای این امر سالانه میلیاردها تومان بودجه از بیت المال دریافت می کند، چرا خود بانی تحریف مواضع قاطع و مستند حضرت امام(ره) شده است؟! البته تعجبی ندارد، چرا که از بافت و ساختار فکری و سیاسی موجود این موسسه غیر از این انتظاری نیست! آیا می توان به استناد یک خاطره (این خاطره هم بصورت تحریف شده بیان گردیده) نظر و موضع قاطع و مستند امام(ره) را در مورد مصدق زیر سوال برد؟ آقای بهشتی سرشت با ذکر این خاطر بصورت زیرکانه ای از قول امام(ره) می گوید: من از حرفم(نسبت به مصدق) برگشتم!!! آخر شما با کدام معیار و سندی چنین چیزی را به حضرت امام(ره) نسبت می دهید؟ مگر فرمایش امام(ره) را در وصیت نامه سیاسی - الهی اش از یاد برده اید که فرمودند:«اکنون که من حاضرم، بعض نسبت هاى بى‏واقعیت به من داده مى‏شود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض مى‏کنم آنچه به من نسبت داده شده یا مى‏شود مورد تصدیق نیست، مگر آنکه صداى من یا خط و امضاى من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیماى جمهورى اسلامى چیزى گفته باشم.» (صحیفه نور، جلد 21، صفحه451)

شما با این شاخص و معیار امام(ره) اقدام خود را چگونه توجیه می کنید؟ طبق معیار امام(ره) نسبتی که شما به ایشان داده اید مورد تصدیق ایشان نیست! پس چرا برخلاف رهنمود و وصیت ایشان عمل کرده اید؟ اگر رسالت آن موسسه تغییر کرده است، لطفا با صراحت اعلام کنید! و اگر نظر و منافع امروز شما به جریاناتی همانند جبهه ملی و نهضت آزادی نزدیک شده است، صداقتی که شعار آن را می دهید، اقتضاء می کند که با شجاعت تغییر نظر خود را بیان کنید نه این که نظر صریح و مستند حضرت امام(ره) را تغییر دهید!!! البته ما پشت این قصه دست های مرموزی را می بینیم که با نفوذی که در آن موسسه دارند، می خواهند با تغییر مواضع انقلابی و صریح حضرت امام(ره) به اهداف خاص خود برسند! چرا که این مواضع و سخنان امام(ره) را مانعی بزرگ بر سر راه خود برای رسیدن به مقاصدشان می بینند! پس تا دیر نشده باید به فکر علاج بود! جالب است که بعد از انتشار این مصاحبه بلافاصله سایت بازتاب امروز در حرکتی حساب شده اقدام به انتشار قسمت انتهایی آن تحت عنوان تغییر نظر امام خمینی درباره مصدق نمود!!! که در واقع معنای درست و حقیقی آن این است: تغییر دادن نظر امام خمینی درباره مصدق!

بجاست برای روشن شدن بیشتر این موضوع به بخشی از سخنان حضرت امام(ره) در خصوص جبهه ملی و مصدق اشاره کنیم که فرمودند:  مسلمانها بنشینند تماشا کنند سبّ به رسول اللّه‏ بشود، سبّ به قرآن هم بشود؟ این سبّ به قرآن است. مسلمانها بنشینند تماشا کنند که یک گروهی که از اولش باطل بودند[هر کاری می‏خواهند بکنند]ـ من از آن ریشه‏هایش می‏دانم ـ یک گروهی که با اسلام و روحانیت اسلام سر سخت مخالف بودند. از اولش هم مخالف بودند. اولش هم وقتی که مرحوم آیت‏اللّه‏ کاشانی دید که اینها خلاف دارند می‏کنند و صحبت کرد، اینها[این]کار کردند[که]یک سگی را نزدیک مجلس عینک به آن زدند و اسمش را «آیت‏اللّه‏» گذاشتند! این در زمان آن[محمد مُصدّق، رهبر جبهه ملّی]بود که اینها فخر می‏کنند به وجود او. او هم مُسلِم نبود. من در آن روز در منزل یکی از علمای تهران بودم که این خبر را شنیدم که یک سگی را عینک زده‏اند و به اسم «آیت اللّه‏» توی خیابانها می‏گردانند. من به آن آقا عرض کردم که این دیگر مخالفت با شخص نیست؛ این سیلی خواهد خورد. و طولی نکشید که سیلی را خورد. و اگر مانده بود سیلی بر اسلام می‏زد. اینها تفاله‏های آن جمعیت هستند که حالا قصاص را، حکم ضروری اسلام را، «غیر انسانی» می‏خوانند. (صحیفه نور، جلد 15 )

حال با این مواضع و سخنان صریح و قاطع امام(ره) چگونه به خود جرات داده اید که نظر و موضع ایشان را تحریف کنید! اولا اگر قدری در این بیانات تامل و تعمق کنید، متوجه خواهید شد که سخنان ایشان از یک بینش و شناخت دقیق و همه جانبه ای بر می خیزد(همانگونه که ایشان در سخنان خود به شناخت ریشه های آن اشاره کرده است)، پس چگونه ادعا کرده اید که امام(ره) از نظر خود برگشته است! دوما این ادعای شما نوعی تخریب امام(ره) است، چرا که حضرت امام(ره) با تقوایی  که داشتند اگر نسبت به این موضوع نظرشان تغییر می کرد، قطعا خودشان با صراحت اعلام می کردند! پس حالا که شما بعنوان موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام(ره) چنین ادعایی را مبنی بر تغییر نظر ایشان مطرح می کنید، آیا این سوال را برای مخاطب ایجاد نمی کند که چرا حضرت امام(ره) این تغییر نظر را خودشان اعلام نکردند! و آیا وقتی که امام(ره) در مورد جبهه ملی و مصدق سخن گفته اند و نظر خود را با صراحت و قاطعیت اعلام نموده اند، حال اگر نظرشان تغییر کرده است، نباید آن را اعلام کنند؟ آیا ایجاد این شبهه آن هم توسط موسسه به جایگاه امام لطمه نمی زند؟ فاین تذهبون؟!

اماما کجایی تا ببینی موسسه ای که قرار بود حافظ و نگهبان آثار و اندیشه هایت در برابر نسبت های ناروا و تحریفات باشد، اکنون نص صریح فرمایش شما را با ذکر خاطره ای تحریف می کنند و آن را تبدیل به منبع درسی دانشجویان در پژوهشکده ای که برای شناخت شما تاسیس شده است، می کنند!!! سوگمندانه باید گفت اینان که امروز سخن امام(ره) را زیر سوال می برند، دیروز نیز در صحنه سیاسی با عمل و مواضع خود آرمان های آن پیر سفر کرده را زیر سوال بردند.

 





پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ