فضیلت های شب قدر از نگاه امام خمینی(ره)
ارسال شده توسط یاران امام در 92/5/5:: 3:30 عصر
انسانهایی که قدر زمان و فرصتهای زندگی را میدانند هیچ موقعیتی را بیهوده و به واسطه کاهلی یا بیتوجهی از دست نمیدهند، چنین افرادی قدر و ارزش شب های قدر را نیز دانسته و برای کسب خیرات و برکات این فرصت معنوی تلاش میکنند .
شبهای قدر، اوج پر گشودن در فضای نیایش و بندگی، و نهایت شکوفایی رحمت الهی بر بندگان است. شب قدر، ساعت پذیرایی از مهمانانِ بزم حضور است. در شب قدر، رو به آینه محاسبه مینشینیم و چهره جان را بیغبار میبینیم و با باران اشک، دل را در سحر رحمت و مغفرت، شستو شو میدهیم. شب قدر، شب گشودنِ سفره دل و ریختن اشک نیاز و فصل گریستن در آستان آفریدگار بخشاینده است. شب قدر باید تقدیر خویش را رقم بزنی و خویشتنِ جدید را با قلم توبه و جوهر اشک ترسیم کنی.
قدر، باران رحمتی است که در جویبارِ هر فرد و هر جمع، به اندازه او جاری میشود. شخصیت افراد به گونهای شکل گرفته که بعضی از آنان، توان پذیرش جریان رودی بیکران از رحمت و برکتِ قدر را دارند و برخی دیگر، این زمینه را ندارند. حقیقت شب قدر، از نوع حقایق قرآنی است.
شب قدر شب احیای خویش است با دم مسیحایی دعا و شبی است که برای آنکه تقدیر خویش را رقم بزنی و خویشتن جدید خود را با قلم توبه و جوهر اشک ترسیم کنی باید قدر خویش را بشناسی و از لحظه لحظه آن در فضای نیایش و بندگی و عبادت نهایت استفاده را بکنی.
شب قدر شبی است که تعیین کننده مقدرات یکساله انسانهاست و از موهبتهایی که بر امت پیامبر گرامی اسلام(«ص» بخشیده شده است. رسول مکرم اسلام(«ص» در این زمینه فرمودند: «خداوند به امت من شب قدر را بخشیده و هیچ یک از امتهای پیشین، از این موهبت برخوردار نبودهاند». بر این اساس هر شخص در طول سال میتواند تقدیری در شب قدر برای خود رقم بزند، تقدیری که متناسب با طاعت و عبادت و دلدادگی او به درگاه باریتعالی رقم می خورد.
شاید مهم ترین رخداد تاریخی که قرآن آن را گزارش میکند، نزول جمعی حضرت ختمی مرتبت از مقام قدس به همراه قرآن در شب قدر باشد. رخدادی که در آن سیر دایره هستی به مقصد میانی میرسد و راه بازگشت صعودی را آغاز میکند. از این رو آن را برتر از هزار ماه دانسته و بر تجلیل و گرامیداشت آن به عنوان یوم الله با احیای شب آن و انجام اعمال دیگر تاکید کرده است.
در بزرگی، منزلت و تاثیر این شب، بسیار در روایات گفته شده است و بسیاری از فرهیختگان و نام آوران علم و ایمان در طول تاریخ اسلامی نسبت به ارزش و اهمیت آن سخن های فراوان گفتهاند؛ اما ارزش و جایگاه آن چنان که باید و شاید هنوز بر همگان شناخته نشده است.
شب قدر به این دلیل قدر نامیده شده که همه مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعیین میشود. شاهد آن نیز این آیات سوره دخان است: «ما این کتاب مبین را در شبی پربرکت نازل کردیم و همواره انذار کننده بوده ایم. در آن شب که هر امری براساس حکمت خداوند تنظیم و تعیین میشود». این بیان با روایات گوناگونی هماهنگ است که میگوید: «در آن شب، مقدرات یک سال انسانها تعیین میشود». نکته قابل توجه این است که تقدیر الهی به وسیله فرشتگان، براساس شایستگیها و لیاقتهای افراد، میزان ایمان و تقوا و پاکی نیت و اعمال آنهاست؛ یعنی برای هر کس چیزی را مقدر میکنند که لایق آن است یا به تعبیر دیگر، زمینه هایش از ناحیه خود او فراهم شده و این نه تنها با اختیار منافاتی ندارد، بلکه تأکیدی بر آن است.
حضرت امام خمینی (ره) نیز در مورد فضیلت ماه رمضان و ارزش شبهای قدر و وجه تسمیه این شبها به «شب قدر» میفرمایند: «در وجه تسمیه «لیله القدر» علماء اختلافاتى کردند. بعضى بر آنند که چون صاحب شرف و منزلت است، و قرآنِ صاحبِ قدر به توسّطِ ملکِ صاحبِ قدر بر رسولِ صاحبِ قدر براى امّتِ صاحب قدر وارد شده است، لیله القدرش گویند. و بعضى گفتهاند که براى آن «لیله قدر»به آن گویند که تقدیر امور و آجال و ارزاق مردم در این شب میشود. و بعضى گفتهاند به واسطه آن که از کثرت ملائکه زمین تنگ شود، آن را قدر گویند». (آداب الصلاه «آداب نماز»، متن، ص 324)
در مورد اهمیت و فضیلت بیکران شبهای قدر حضرت امام(ره) نیز به تاسی از ائمه اطهار (علیهم السلام) سخنان نغز و کم نظیری دارند که در ادامه به برخی ازآنها اشاره میشود:
«سید عابد زاهد رضىاللَّه عنه در اقبال فرماید: «بدان که این شب بیست و سوم از شهر رمضان، وارد شده است اخبار صریحه به اینکه لیله قدر است به مکاشفه و بیان. از آن جمله آن است که روایت کنیم به اسناد خود تا سفیان بن السیط (السمط- خ ل) گفت: «گفتم به حضرت صادق علیه السلام تعیین فرما لیله قدر را براى من مفرداً». فرمود: «شب بیست و سوم». و از آن جمله آن است که روایت کنیم به اسناد خود تا زراره از عبد الواحد بن المختار الأنصارى گفت: «سؤال کردم از حضرت باقر علیه السلام از لیله القدر».فرمود: «به خدا قسم خبر میدهم به تو و تعمیه نمیکنم به تو. آن اولْ شب از هفت شب آخر است». پس از آن از زراره نقل میکنند که گفته آن ماهى که حضرت تعیین فرمود، بیست و نه روز بود. پس از آن روایات دیگر نقل کنند که «لیله قدر» شب بیست و سوم است، که از آن جمله است قضیه جهنى (1) که معروف است». (آداب الصلاه «آداب نماز»، متن، ص 332)
رویه حضرت امام خمینی (ره) در این شبها به مانند همه بزرگان عرفان و سلوک معنوی و الهی گوشه نشینی و عبادت با معبود خویش در تنهایی بود. در همین زمینه در طول شبهای قدر مانند دیگر روزهای ماه رمضان دفتر حضرت امام(ره) اطلاعیهای میدادند و کلیه ملاقاتهای حضرت امام(ره) را لغو میکردند.
همچنین حضرت امام(س) در کتاب عرفانی «آداب الصلاه» به ذکر روایات متعددی در باب فضیلت این شبها و بهترین عبادات در این شبهای قدر میپردازند و می فرمایند: «از آن جمله روایاتى است که عارف باللَّه، سید بن طاوس رضی اللَّه عنه در کتاب شریف اقبال نقل فرموده، میفرماید: «در کتاب یواقیت، تألیف ابو الفضل بن محمد الهروى، یافتم اخبارى در فضل لیله القدر»تا آن که میگوید از پیغمبر نقل است که فرمود: «موسى گفت: «الهى من قرب تو را میخواهم». فرمود: «قرب من از براى کسى است که بیدار باشد در شب قدر».گفت: «الهى رحمت تو را میخواهم». فرمود: «رحمت من براى کسى است که رحم کند فقرا را در شب قدر».گفت: «خدایا من گذشتن از صراط را میخواهم». فرمود: «این براى کسى است که تصدّق کند به صدقهاى در شب قدر».گفت: «خدایا از درختهاى بهشت و میوههاى آن میخواهم». فرمود: «این براى کسى است که تسبیح کند به تسبیحهاى در شب قدر».گفت: «خدایا نجات میخواهم». فرمود: «نجات از آتش؟» گفت: «آرى». فرمود: «این براى کسى است که استغفار کند در شب قدر».گفت: «خدایا رضاى تو را میخواهم.» فرمود: «خشنودى من از براى کسى است که دو رکعت نماز بخواند در شب قدر». (آداب الصلاه «آداب نماز»، متن، صص 333 و 334)
شب های قدر فرصت مغتنم و با ارزشی است برای بازگشت به خدا، توجه به خویشتن، توبه و استغفار برای کسب خیرات و برکات معنوی از درگاه خداوندگار هستی.
توضیحات:
1) جهنی لقب «عبد اللّه بن انیس انصارى» صحابى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله است. وى به جهت دور بودن منزلش از مدینه از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله تقاضا کرد که براى ورود به مدینه شبى را براى او معین کند. پیامبر صلّى اللّه علیه و آله شب بیست و سوم ماه رمضان را تعیین کرد؛ از این رو، این شب به «لیلة الجُهَنى» نام گرفت.