سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حجت دینداری اصلاح طلبان مشخص شد!

ارسال شده توسط یاران امام در 91/7/22:: 3:0 عصر

 

جشن تولد شصت و نه سالگی سید محمد خاتمی به همت سید محمود دعایی (مدیرمسؤول روزنامه اطلاعات) در دفتر وی واقع در جمارن برگزار گردید.

در این  مراسم سید محمود دعایی صحبت های قابل تاملی ایراد نمود که در قسمتی از آن چنین عنوان داشته است: آقای خاتمی حجت دین داری خیلی از ما ها هستند. در دورانی هستیم که آئین و دین و همه مقدساتمان در معرض تحریف است و چیزی که پناه و مرجع ماست صداقت و پاکی و تحمل و بردباری و همه خوبی‌ها و فضائل ایشان است و بر همه ما حجت هستند و بر همه ما فرض است که حرمت ایشان نگاه داشته شود. کوچک ترین ادای احترام ما این است که به میمنت این روز خجسته مراسمی داشته باشیم. فردا تولد ایشان است و ما امروز آن را جشن می گیریم.

حال چند سوال از جناب دعایی:

از این که صادقانه حجت دین داری خود و خیلی از دوستانتان را آقای خاتمی معرفی کردید به شما تبریک گفته!! و برایتان آرزوی عاقبت بخیری می کنیم!! شما که لباس شاگردی مکتب امام صادق(ع) را به تن دارید، مطابق با کدام آموزه و معیار این مکتب الهی به چنین حجتی برای دینداری دست یافته اید ؟! جنابعالی که از نزدیکان حضرت امام(ره) بودید، بهتر نبود که حجت دینداری را در اندیشه و کلام ایشان جستجو می کردید؟ تا راه را از بیراه بخوبی تشخیص دهید!! آیا می دانید دفتر  حجت دینداری شما که محل برگزاری این مراسم بوده است، به طور نامشروع به ایشان واگذار شده است؟ چرا که این دفتر چند هزار متری متعلق به تشکیلات حضرت امام(ره) و تحت سرپرستی آقای محمد علی انصاری می باشد و ایشان هم از آنجا که عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز است، این ملک را در اختیار رییس شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز (آقای خاتمی) قرار داده تا ایشان از آن در جهت منافع شخصی و سیاسی خود بهره برداری کند!!! (البته این مطلب را در وبلاگ شاخص؟ در نامه ای خطاب به آقای محمد علی انصاری مورد سوال قرار دادیم که ایشان هم تا امروز پاسخی به آن نداده است!!) با کدام مجوز شرعی و قانونی این ملک که باید عین و منافع حاصل از آن در اختیار دفتر حضرت امام(ره) باشد تا در جهت امور مشخص آن استفاده گردد، به آقای خاتمی واگذار شده است؟ آیا این کار را سوء استفاده و نوعی غصب نمی باشد؟ آیا همین مطلب به تنهایی مرجع صداقت و پاکی شما را زیر سوال نمی برد؟!

شما که می گویید: در دورانی هستیم که آئین و دین و همه مقدساتمان در معرض تحریف است ما هم شکی نداریم که اگر کسانی حجت دینداری آنها آقای خاتمی باشد، آئین، دین و همه مقدساتشان در معرض تحریف است!! پس تا دیر نشده به فکر چاره باشید!!

آقای دعائی شما که لباس سربازی حضرت حجت(عج) را به تن دارید، بایستی به میمنت روز خجسته نیمه شعبان برای ادای احترام به منجی عالم بشریت مراسم جشن به پا می کردید؟ تا شاید ذره ای توانسته باشید حق سربازی را ادا کنید! ولی از آنجا که حجت دینداری شما سید محمد خاتمی است، بمناسبت تولد ایشان جشن بپا می کنید!! فأین تذهبون ؟!

کلام آخر 

 امام خمینی(ره) در کتاب چهل حدیث در شرح حدیث سی ‌و سوم چنین می فرمایند: «آنچه ذیل حدیث شریف دلالت بر آن دارد که ولایت و معرفت شرط قبول اعمال است، از اموری است که از مسلّمات، بلکه ضروریّات مذهب مقدس شیعه است و اخبار در این باب به قدری زیاد است که در این مختصر نگنجد و فوق حد تواتر است و ما به ذکر بعضی از آن، این اوراق را متبرک می‌کنیم.

عن الکافی با سناده عن ابی‌جعفر(ع) قال: ذروة الامر و سنامه و مفتاحه و باب الاشیاء و رضی الرحمن الطاعة للامام بعد معرفته...اما لو أنً رجلاً قام لیله و صام نهاره و تصدق بجمیع ماله و حج جمیع دهره و لم یعرف ولایة ولیّ الله فیوالیه و یکون جمیع اعماله بدلالته الیه، ما کان له علی الله حق فی ثوابه و لا کان من اهل الایمان.»

فرمود:«حقیقت و مخ امر و اعلای آن و کلید آن و باب اشیا و رضای خداوند، اطاعت امام است بعد از معرفت او. آگاه باش که اگر مردی شبها به عبادت ایستد و روزها روزه بگیرد و تمام مالش را صدقه دهد و تمام روزگار را حج کند و نشناسد ولایت ولیّ خدا را تا موالات او کند و تمام اعمالش به راهنمایی او باشد، نیست برای خدای تعالی حقی و ثوابی و نمی‌باشد از اهل ایمان...و از مجموع اخبار استفاده می‌شود که ولایت شرط قبول اعمال، بلکه شرط قبول ایمان به خدا و به نبوت رسول مکرم(ص) است. » (چهل حدیث، ص 484)

 


نامه سرگشاده خطاب به مجید انصاری در خصوص مدرسه علمیه کرمانیها

ارسال شده توسط یاران امام در 91/7/14:: 10:0 عصر

 

به نام حیّ داور

حجت الاسلام مجید عرب نژاد (معروف به انصاری)

دبیر اجرایی مجمع روحانیون مبارز

جنابعالی نامه قبلی ما را که مورخ 5 مرداد 1391 در وبلاگ شاخص؟ منتشر گردید، تا این لحظه بی پاسخ گذاشته اید که این حاکی از پایبندی و صداقت شما نسبت به شعارهایتان می باشد!! شما که از مدعیان آزادی بیان، پاسخگویی و زنده باد مخالف من هستید، پس چه شده است که به سوالات مستند و اساسی ما پاسخ نمی دهید!!

آقای انصاری!

قصد داریم در این نامه سوالات و ابهامات خود را در خصوص مدرسه علمیه کرمانیها و مسائل مرتبط با آن که شما مهمترین عضو تصمیم گیر هیات مدیره آن می باشید، مطرح کنیم و امیدواریم که پرسش های ما را در ارتباط با این موضوع مهم بی پاسخ نگذارید! لازم است بدانید که سوالات ما در این نامه از شما، بر اساس منویات رهبر معظم انقلاب مبنی بر  مطالبه عدالت خواهی می باشد که این مهم جزو مهمترین مطالبات ایشان از همگان بخصوص جوانان و دانشجویان است. بجاست که در این جا به فرازهایی از فرمایشات معظم له اشاره کنیم:

پدیده‏ى بسیار خطرناک انبوه شدنِ ثروت در دست کسانى که آمادگى دارند آن را هزینه‏ى کسب قدرت سیاسى کنند؛ و البته با تکیه بر آن قدرت سیاسى اضعاف آن‌چه را که هزینه کرده‏اند گرد مى‏آورند.این‌ها و امثال آن نقطه‏هاى استفهام برانگیزى‏ست که هر جوان معتقد به عدل اسلامى ذهن و دل خود را به آن متوجه مى‏یابد و از کسانى که مظنون به چنین تخلفاتى شناخته مى‌‏شوند پاسخ مى‏طلبد. (پیام رهبر معظم انقلاب خطاب به جنبش دانشجویی 6 آبان 1381)

شما میگوئید که ما شعار عدالت میدهیم؛ دانشجو را میگیرند، اما آن کسى را که به عدالت صدمه زده، نمیگیرند. قوه‌ى قضائیه چنین، یا دستگاه مسئول چنان. خوب، اینجا شما باید زرنگى کنید؛ یک لحظه از درخواست و مطالبه‌ى عدالت کوتاهى نکنید؛ این شأن شماست. جوان و دانشجو و مؤمن شأنش همین است که عدالت را بخواهد. پشتوانه‌ى این فکر هم با همه‌ى وجود، خودم هستم. (بیانات‌ در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه‌هاى شیراز 14 اردیبهشت 1387)

دبیر اجرایی مجمع روحانیون مبارز!

حضرت امام خمینی(ره) مورخ 24/3/1367 شما را به همراه آقایان جاویدی، محمدعلی انصاری، کشمیری و حسین هاشمیان برای اداره مدارس علمیه کرمانیها (خواهران و برادران) در قم و کرمان منصوب نمودند و ظاهرا بعد توافق شما با دیگر اعضاء قرار گردید، اداره این مدارس و اموال و املاک مرتبط با آن تحت مدیریت سه نفرتان یعنی جنابعالی و آقایان جاویدی و کشمیری قرار گیرد. شما بهتر از هر کس دیگری به حجم بالای اموال و املاک متعلق به این مدارس آگاهی دارید! که می بایست درآمد حاصل از این اموال با مدیریت مدبرانه ای، صرف ارتقای آموزشی و معیشتی طلاب می شد، اما متاسفانه با سوء مدیریت ها و تخلفات صورت گرفته و عدم مدیریت سالم اقتصادی آنها، ( که اگر این مهم بخوبی انجام شده بود می توانست امروز بعنوان پتانسیل بالایی برای حمایت همه جانبه طلاب و فضلاء کرمانی باشد) بخش های زیادی از این املاک و اموال به طور نامشروعی فروخته و ضایع گردید (در رابطه با این موضوع گزارش تحقیق و تحفص شورای عالی حوزه موجود می باشد) که در خصوص این مطلب بارها برخی از طلاب و فضلاء استان کرمان از باب امر به معروف و نهی از منکر به شما تذکر داده بودند ولی شما هیچ گونه اعتنایی به نصایح آنها نداشتید!! شاید معتقد بودید چون منصوب امام(ره) هستید، می توانید هر کاری بکنید و نیازی هم به پاسخگویی ندارید!!

جنابعالی مورخ 17/10/1367 نامه ای را بدین شرح خطاب به حضرت امام(ره) می نویسید که معظم له هم به نامه جنابعالی پاسخ می دهند: 

محضر مقدس رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی، حضرت آیت‏اللّه‏ العظمی امام خمینی ـ روحی فداه

با عرض سلام و آرزوی سلامتی آن وجود مبارک، محترماً معروض می‏دارد، در حدود 150 سال پیش ملکی وقف مدرس علمیه و طلاب و اساتید آن در کرمان گردیده است، مدرسه سالها به صورت مخروبه در آمده بود؛ پس از انقلاب بازسازی و برای استفاده خواهران طلبه مورد بهره‏برداری قرار گرفت و هم اکنون نیز تعدادی از خواهران طلبه در آن مشغول تحصیلند، متمنی است نظر مبارک را در مورد استفاده از درآمد ملک موقوفه جهت مخارج مدرسه و خواهران طلبه بیان فرمایید.17/10/67

مجید انصاری کرمانی

بسمه تعالی

درآمد ملک مزبور به خواهران طلبه نیز می‏رسد و در این جهت فرقی میان طلاب مرد و زن نیست.

روح‏اللّه‏ الموسوی الخمینی (صحیفه امام(ره) جلد 21)

حال در اینجا یک سوال اساسی ایجاد می شود که شما چگونه برای استفاده از درآمد یکی از موقوفات متعلق به مدارس علمیه کرمانیها جهت تخصیص به مدرسه علمیه خواهران در کرمان علی رغم این که منصوب معظم له برای اداره مدارس هستید، اجازه می گیرید؟ ولی برای فروش اموال و املاک این مدارس که به مراتب مهم تر از تخصیص درآمد آنها می باشد و در واقع درآمد حاصل از آن باید صرف امور طلاب شود، هیچ گونه اجازه ای نمی گیرید؟ شما چگونه این تناقض را توجیه می کنید؟ و چه پاسخی برای آن دارید! آیا این نکته مهم به تنهایی فروش اموال و املاک مدارس را زیر سوال نمی برد که شما بدون اجازه از ولی امر اقدام به این امر کرده اید؟ اگر می گویید برای فروش این اموال و املاک اجازه لازم نیست، پس چرا برای تخصیص درآمد یکی از این موقوفات به مدرسه علمیه خواهران در کرمان که از اهمیت کمتری نسبت به فروش این املاک برخوردار است، اقدام به دریافت اجازه از ولی فقیه نموده اید؟ اصلا بدون در نظر گرفتن این مطالب، آیا شما اجازه فروش املاکی که موقوفه بوده اند را از لحاظ شرعی و قانونی داشته اید؟ بر فرض که اجازه هم داشته باشید پس چرا به صورت متعارف و از طریق مزایده اقدام به این کار نکردید؟! لطفا با صراحت و شفافیت به پرسش های ما در این جا پاسخ دهید!

آقای خط امامی!

روحانیون و طلاب استان کرمان چند سال پیش با آگاهی و اطلاعی که از تخلفات  صورت گرفته نسبت به اموال و املاک مدارس پیدا کردند، بنا بر وظیفه دینی و انقلابی و در راستای فرمایشات مکرر رهبر معظم انقلاب مبنی بر مبارزه با فساد و پیگیری مطالبات عدالتخواهانه، طوماری را با امضای 400 تن از فضلاء و طلاب کرمانی مقیم حوزه علمیه قم، به دبیر محترم شورای عالی حوزه، ارسال کردند و رسما خواستار رسیدگی جدی به این موضوع شدند. و شورای عالی حوزه هم از حضرت آیت الله مومن که عضو این شورا و از اعضای مجلس خبرگان رهبری هستند، درخواست کردند تا به این موضوع رسیدگی کنند. آیت الله مومن هم بعد از تشکیل چندین جلسه و استماع توضیحات شما و دیگر اعضای هیأت مدیره، هیأتی مورد اعتماد به سرپرستی حجت‌الاسلام میر نعمتی که دو سال پیش از آن، مسئولیت رسیدگی به موقوفات حوزه علمیه را بر عهده داشت، به منظور بررسی وضعیت املاک و اموال مدرسه کرمانی‌ها به کرمان و بخش‌های تابعه اعزام کردند و ایشان بعد اخذ گزارش از آنها و بررسی لازم و دقت فراوان، حکمی صادر نمودند. که در بخشی از آن چنین آمده است: « این نتیجه بررسی طولانی و دقیقی است که بنده موفق به انجام آن شدم و نظر شرعی خود را در مورد این دعوای قضائی انشاء کردم.» « بناء علیه، این تصرفات همه نامشروع و پولی که از فروش این زمین ها به دستشان رسیده ملک آنان نیست و با این تخلف آشکار از موازین شرعی، ....( آقای مجید انصاری) صلاحیت فعلی متولی بودن را ندارند.»

 چرا تا امروز که نزدیک به دو سال از صدور این حکم می گذرد اجرای آن معطل مانده است؟ آیا طلاب و روحانیون انقلابی و ولایی برای رسیدن به مطالبات عدالتخواهانه خود مسیر دیگری را باید طی می کردند؟ این عزیزان با اتخاذ بهترین روش، مطالبات خود را در قالب طوماری با 400 امضاء تقدیم به عالی ترین مرجع حوزوی برای رسیدگی به این امر کردند ولی چرا بعد از رسیدگی دقیق و جامع این نهاد عالی حوزوی نسبت به نتیجه و حکم آن هیچ ترتیب اثری داده نشده است؟ جناب انصاری، غیر از این است که شما با شایعه سازی و فرافکنی اقدام به جوسازی علیه این موضوع کرده اید و با طراحی یک سناریو مرموزانه و مغلطه ای هدفمند، مطالبه عدالتخواهانه صدها تن از طلاب و فضلاء استان کرمان را به اختلاف خود با یکی از روحانیون تقلیل دادید و به عبارتی زیرکانه صورت مسئله را عوض کردید و چنین وانمود کردید که طرف حساب شما آن شخص می باشد!! و در نتیجه مدعی شدید که حکم امام(ره) را مبنی بر نصب ما بعنوان هیات مدیره قبول ندارد پس چون حکم امام(ره) را قبول ندارد، اینها همانند جریان آقای منتظری و باند معدوم مهدی هاشمی هستند!!! چرا که آنها هم احکام امام(ره) را قبول نداشتند. آخر بی تقوایی و بی انصافی تا چه حد!! بدانید این ظلم و جفای شما بی پاسخ نمی ماند!! چگونه به خود جرات می دهید که چنین گستاخانه قاطبه طلاب و فضلاء ولایی و انقلابی استان کرمان را که معترض تخلفات و سوء مدیریت شما می باشند و جان و هستی خود را با اشاره مولا و مقتدای خویش برای انقلاب و ارزش هایش فدا می کنند، چنین اتهام دروغ و کذبی را به آنها بزنید!! بهتر است بدانید که این شما بودید که نظام اسلامی و ارزش هایش را با همنوا شدن با دشمنان امام و انقلاب در انتخابات سال 88 و حوادث پس از آن زیر سوال بردید و بزرگترین یادگار امام که نظام اسلامی می باشد را محکوم به ظلم و جنایت کردید!! این جریان شما و دوستان سیاسیتان بود که با حضور و فراخوان حامیان خود در تشییع جنازه آقای منتظری هر حرمت شکنی و شعاری که خواستند بر علیه آرمان های امام(ره) و انقلاب سردادند و شما هم با سکوت معنادار خود آن را تایید کردید!! این شما بودید که در سال 88 برای بهره برداری های خاص سیاسیتان در فوت آقای منتظری جامه سیاه می پوشید و عزدار ایشان می شوید و اقدام به بهره برداری از تشییع جنازه او برای رسیدن به اهداف سیاسی خود می کنید! و در این مسیر تا جایی پیش می روید که هم صدا با دشمنان قسم خورده امام(ره) و انقلاب از هیچ اقدام ساختارشکنانه ای در جهت به انفعال کشاندن نظام جمهوری اسلامی دریغ نمی ورزید!! و این جریان متبوعتان بود که با عملکرد خود گوی سبقت را از جریانات ضد انقلابی همچون باند معدوم مهدی هاشمی ربود و در حقیقت جریان شما می خواست کار نا تمام آنها را تمام کند که به لطف خدا و مدیریت هوشمندانه رهبر معظم انقلاب و بصیرت آحاد مردم تیرتان به سنگ خورد و دستتان برای همگان رو شد!!! آیا چنین عملکردی با رسم امام(ره) که شما اسم ایشان را به یدک می کشید سازگار است؟ آیا این کار شما تیشه زدن به رسم امام نمی باشد؟ آیا فکر می کنید ماه همیشه پشت ابر باقی می ماند؟ آیا استفاده از چنین روش هایی برای شما که لباس دین بر تن دارید به معنای ذبح ارزش های دینی و انسانی نمی باشد؟ آیا این گونه عملکردی نوعی نفاق نمی باشد؟ چرا از پاسخگویی در مورد عملکرد مدیریتی و مالی خود فرار می کنید؟ چرا بجای پاسخگویی با فرافکنی به دروغ به طلاب عدالتخواه برچسب سیاسی می زنید! شما که همگان را دعوت به پرسش گری و پاسخگویی می کنید!! پس چرا خودتان حاضر به پاسخگویی نیستید؟ ما چون حکم حضرت امام(ره) را قبول داریم شما را مورد پرسشگری قرار می دهیم؟ اتفاقا چون شما منصوب حضرت امام(ره) هستید باید نسبت به عملکرد خود بیشتر پاسخگو باشید! ما بزرگترین خدشه به حکم امام(ره) را سپر قرار دادن این حکم برای عدم پاسخگویی می دانیم؟ حال چرا شما بجای پاسخگویی در پشت حکم امام(ره) سنگر گرفته اید و خود را ملزم به پاسخگویی نمی دانید؟ آیا این روش شما سوء استفاده از حکم امام(ره) نمی باشد؟ البته این نوع سوء استفاده ها توسط شما و دوستانتان تازگی ندارد!

معاون دولت پاسخگو!

جنابعالی به چه حقی در سال تحصیلی جدید مدرسه علمیه کرمانیها را در قم تعطیل کردید؟ شما بر اساس کدام معیار شرعی و عقلی طلاب را از استفاده از این محیط آموزشی محروم نمودید؟ با تعطیل کردن مدرسه به دنبال چه سناریوی جدیدی هستید؟ به شما تبریک می گوییم که اینگونه از حکم امام(ره) پاسداری می کنید!!

شما همچنین برای فرافکنی و پاک کردن صورت مساله اقدام به انتشار حمایت نامه هایی تحت عنوان جمعی از طلاب، فضلاء و ایثارگران استان کرمان کرده اید پس لطفا یک نفر از این حامیان خود را نام ببریید؟! چرا قاطبه طلاب و  فضلاء اهل کرمان نسبت به عملکرد شما معترض می باشد، پس لطفا جلسه ای ترتیب دهید تا تعداد طلاب حامی شما مشخص گردد!! آقای انصاری آشی که پخته اید آنقدر شور شده است که حجت الاسلام جاویدی که همانند شما منصوب حضرت امام(ره) برای اداره مدارس می باشد نسبت به تخلفات و عملکرد شما معترض می باشد!! البته شما با زیرکی خاصی ایشان را به امور آموزشی مدرسه علمیه کرمانیها در قم مشغول کردید و خود نیز به اداره اموال و املاک مدراس که بالغ بر میلیاردها تومان می باشد، پرداختید!!

لازم است بدانید که حنای شما دیگر رنگی ندارد و دست شما برای همگان رو شده است پس از شما می خواهیم نسبت به حکم صادره توسط شورای عالی حوزه تمکین کنید و به سوالات ما در این نامه پاسخ دهید تا مجبور نشویم برای روشن شدن بعضی از مسایل به شفافیت بیشتر در این خصوص اقدام نماییم.

 

14 مهر 1391      

  والسلام علی من اتبع الهدی    

 


افشاگری مشاور کروبی درباره ریخت و پاش دهها میلیون دلاری صانعی

ارسال شده توسط یاران امام در 91/7/2:: 9:0 عصر

 

مجتبی واحدی مدیر مسئول سابق روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد و مشاور مهدی کروبی که دو روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 از ایران خارج گردید!! و هم اکنون نیز در آمریکا بعنوان یکی از فعالین و سخنگویان جریان اصلاحات و سبز در شبکه های خارجی معاند نظام مشغول به فعالیت است، در مطلبی که در وبلاگ خود مورخ 29 شهریور 1391 تحت عنوان شیخ 15 خرداد و سی سال ریخت و پاش میلیاردی منتشر نمود، نسبت به شیخ حسن صانعی که از چهره های نزدیک به جریان اصلاحات و از دوستان صمیمی مهدی کروبی است، بخاطر افزایش جایزه اعدام سلمان رشدی توسط وی، اقدام به افشاگری بر علیه او نمود.

متن یادداشت مجتبی واحدی در مورد شیخ حسن صانعی و بنیاد 15 خرداد:

شیخ 15 خرداد و سی سال ریخت و پاش میلیاردی   

 

چند روز قبل اطلاعیه ای از سوی شیخ حسن صانعی رئیس بنیاد پانزده خرداد صادر شد وجایزه قتل سلمان رشدی را با نیم میلیون دلار افزایش به سه میلیون و سیصد هزار دلار رساند. در خصوص اقدام بنیاد پانزده خرداد که نامی جز «استخدام آدم کش»‌ بر آن نمی توان گذاشت پرسش هایی وجود دارد که باید در فرصت مناسب برای آنها پاسخ مناسب یافت . مثلا اگر فاسد ترین و دین ستیز ترین فرد، اقدام به قتل سلمان رشدی کند و جایزه دریافتی را صرف انواع مفاسد خود نماید آیا آنگاه اسلام نجات پیدا می کند و مسلمانان ، رستگار خواهند شد؟ این موضوعی است که شاید نخستین و بهترین فرد برای اظهار نظر پیرامون آن ، آیت اله شیخ یوسف صانعی مرجع تقلید آزادیخواه باشد که متأسفانه برادر شیخ حسن صانعی هم هست.

اما من مایلم این موضوع را تنها از زاویه « هزینه آفرینی شیخ صانعی برای کشورمان » مورد بررسی قرار دهم. ارزش ریالی جایزه تعیین شده برای قتل سلمان رشدی در حال حاضر برابر با هشت میلیارد تومان ـ معادل یک سال حقوق مصوب دولتی برای یکهزار و پانصد کارگر مظلوم ایرانی ـ است . وعده پرداخت فوری این جایزه به قاتل احتمالی رشدی در حالی در اطلاعیه شیخ صانعی مورد تأکید قرار گرفته که گزارش های رسمی در ایران حاکی از تعویق چندین ماهه در پرداخت حقوق ماهیانه هزاران کارگر است . البته شیخ صانعی که آقازاده بی خاصیت او ـ محسن ـ سالهاست برای بیت المال هزینه آفرینی می کند و با پول های بی حساب بنیاد سراسر دنیا را زیر پا گذاشته است قاعدتا قادر نیست حتی برای لحظه ای عدم دریافت حقوق توسط هزاران کارگر را تجسم کند لذا به خود حق می دهد در یک لحظه ، پانصد هزار دلار بر جایزه قتل سلمان رشدی بیفزاید. در عین حال چون احتمال می دهم اغلب کسانی که خبر بذل و بخشش اخیر شیخ حسن صانعی را شنیده اند از هزینه سازی ناجوانمردانه و خائنانه او در دهه های شصت و هفتاد خبر نداشته باشند موضوعی را که از نزدیک در جریان آن بوده ام با هموطنانم مطرح می کنم.

در یکی از روزهای نیمه دوم اسفند ماه 1373 که با ماه مبارک رمضان تقارن داشت میهمان مدیر شرکت سرمایه گذاری البرز در کنار سد پانزده خرداد بودیم. فلسفه میهمانی نیز آن بود که قرار بود فردای آن روز سد پانزده خرداد رسماً‌ توسط هاشمی رفسنجانی ـ رئیس جمهور وقت ـ افتتاح شود. شیخ صانعی هوس کرده بود قبل از افتتاح توسط رئیس جمهور ، خودش سد را در حضور مدیران شرکت های تابعه پانزده خرداد افتتاح کند. پس از افطار ، همه را به محوطه باز بردند و در حالی که سرمای بسیار شدید، همه را بی طاقت کرده بود یکی از مهندسان بنیاد 15 خرداد بلندگوی دستی را در اختیار گرفت و با کسب اجازه از شیخ صانعی که او را با عنوان « حضرت ایت اله »‌ مورد خطاب قرار می داد جملاتی با این مضمون اظهار داشت :« بحث احداث سد در این منطقه ، سابقه پنجاه ساله دارد . در دهه 1320 شمسی ، یک گروه مهندسی از فرانسه به ایران آمدند و به مدت دو سال در مورد سد سازی در همین منطقه مطالعه و نهایتاً اعلام کردند که این منطقه ـ عباس اباد دلیجان ـ برای سد سازی مناسب نیست . در دهه سی شمسی، گروه دیگری از امریکا همین مطالعات را در منطقه انجام دادند که آنها نیز بر نامناسب بودن منطقه برای سدسازی تأکید کردند». قاعدتاً‌ سؤالی که تا این قسمت از روایت در ذهن مخاطبان یادداشت ایجاد شده اینست که « اگر نتایج این مطالعات در دسترس مقامات ایرانی بوده ، چرا بر ساختن سد در همان منطقه پافشاری کرده اند ؟» پاسخ این پرسش را همان آقای مهندس ، بیان کرد :« اما پس از انقلاب ، حضرت آیت اله دستور دادند و ما سد را ساختیم که امروز هم آن را افتتاح می کنیم.»

حضرت آیت اله که آن مهندس متملق ، دستور او را عامل اصلی احداث سد پانزده خرداد می دانست کسی نبود جز همین کسی که کمتر از یکهفته قبل ، دست در کیسه خلیفه کرد و پانصد هزار دلار بر جایزه تعیین شده قبلی برای قتل سلمان رشدی افزود. اما با جستجویی سریع در خبرهای مربوط به آب اشامیدنی قم ، خواهید دانست که آنچه مهندسان فرانسوی و امریکایی گفته بودند چیزی جز حقیقت نبود و سد پانزده خرداد که به تعبیر «‌مهندس متملق » با دستور حضرت آیت اله ساخته شد امروز از کمترین کار آیی برای رفع تشنگی شهرستان قم برخوردار است.

سد پانزده خرداد از ابتدای کلنگ زنی تا روز افتتاح رسمی ، دهها میلیارد تومان هزینه بر روی دست مردم ایران گذاشته است اما تا انجا که به یاد می آورم در همان زمان افتتاح، صحبت از هزینه 16 میلیارد تومانی بنیاد15 خرداد برای احداث سد بود که باید چندین برابر این رقم ، بودجه تأمین شده توسط وزارت نیرو را به 16 میلیارد تومان افزود. متوسط نرخ دلار از آغاز عملیات ساخت سد تا زمان افتتاح آن ، کمتر از دویست تومان بود و لذا رقم 16 میلیارد تومان که با دستور «‌حضرت ایت اله » برای احداث سد پانزده خرداد توسط زیر دستان شیخ حسن صانعی هزینه شد معادل بیش از هشتاد میلیون دلار بوده است که البته با فشار عناصر با نفوذ در دفتر رهبر وقت جمهوری اسلامی از جمله شیخ حسن صانعی، چندین برابر این رقم توسط وزارت نیرو برای همین سد هزینه شد در حالی که این هزینه کلان تنها درخدمت شهوات سیاسی و اقتصادی شیخ صانعی و اعوانش بوده و مردم قم جز داستان های غم انگیز سهمی از این سد نداشته اند. اما آیا دهها میلیون دلار ریخت و پاش بی حاصل در سد 15 خرداد و جایزه افزوده شده برای استخدام آدمکش و قتل سلمان رشدی ، آخرین «هزینه سازی »‌شیخِ پُر خرج برای ایرانیان است ؟ من اینگونه فکر نمی کنم.

چهره های شاخص جریان اصلاحات لطفا به سوالات ما پاسخ دهید!

1 – آقای مجتبی واحدی که روزگاری در جبهه داخلی شما فعال بوده و حالا هم برای جریان شما در خارج از کشور نقش آفرینی می کند و از نزدیکان و مشاوران آقای کروبی بوده است، نام بنیاد 15 خرداد را استخدام آدمکش گذاشته!! آیا شما با این نامگذاری موافق هستید؟ اگر موافق نیستید پس چرا ساکتید؟ آیا علت این نامگذاری را آن هم از طرف یکی از عناصر خودتان می دانید؟ آیا از این که حکم تاریخی حضرت امام(ره) تعبیر به آدمکشی شده است، برآشفته نمی شوید؟ موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام(ره) در مورد نقل یک جمله از امام(ره) در مورد میرحسین موسوی که در ایام انتخابات ریاست جمهوری سال 88 در قالب یک پیام کوتاه بصورت محدود بین برخی از تلفن های همراه رد و بدل شده بود برای انجام تکلیف!! موضع گیری می کند، پس چرا در مورد این اهانت به ساحت امام(ره) و تخریب حکم تاریخی ایشان خاموش است؟ چرا این آقای مجتبی واحدی در داخل کشور که بود، چنین صریح و شفاف سخن نمی گفت؟ و بینش و نگرش خود را آشکار نمی کرد؟ اصلا چرا وقتی افرادی از جریان شما به خارج از کشور برای انجام وظیفه و تکلیف می روند تازه خود و افکار واقعی شان را نشان می دهند؟! ظاهرا این تاثیر آب و هوای آن مناطق است!! که ظاهر این افراد را به باطنشان نزدیک می کند!!

2 – ایشان در بخشی از یادداشت خود چنین اظهار داشته است که: مثلا اگر فاسد ترین و دین ستیز ترین فرد، اقدام به قتل سلمان رشدی کند و جایزه دریافتی را صرف انواع مفاسد خود نماید آیا آنگاه اسلام نجات پیدا می کند و مسلمانان ، رستگار خواهند شد؟ این موضوعی است که شاید نخستین و بهترین فرد برای اظهار نظر پیرامون آن ، آیت اله شیخ یوسف صانعی مرجع تقلید آزادیخواه باشد که متأسفانه برادر شیخ حسن صانعی هم هست.

 

آقای شیخ یوسف صانعی آیا جنابعالی با این استدلال موافق هستید؟ آیا شما اعدام سلمان رشدی را آدمکشی می دانید؟ یا همانند برادرتان از حکم حضرت امام(ره) در این خصوص دفاع می کنید و خواستار اجرای آن هستید؟ آیا شما تعیین جایزه برای اجرای این حکم را تایید می کنید؟ شما از این که شیخ حسن برادرتان می باشد، ناراحت و متاسف هستید؟ یا شما به چنین برداری افتخار می کنید؟ شما در مورد ریخت و پاش های میلیاردی که به برادرتان نسبت داده شده چه موضعی دارید؟ ایشان شما را نخستین و بهترین فرد برای اظهار نظر درباره این موضوعات دانسته است، پس لطفا اظهار نظر بفرمایید!

3 – ایشان اعدام سلمان رشدی را که بر اساس حکم تاریخی حضرت امام(ره) می باشد تعبیر به آدمکشی کرده است، آیا استفاده از این تعبیر زیر سوال بردن حکم امام(ره) و توهین به ایشان نمی باشد؟!! اگر با حرف وی موافق نیستید پس چرا خاموشید و برای دفاع از امام(ره) چیزی نمی گویید؟ آیا در استدلال ها و ادبیات ایشان افکار التقاطی را درک نمی کنید؟ البته از کسی که تربیت یافته جریانی است که در راس آن نظریه پردازانی با افکار التقاطی هستند توقعی جز این نمی باشد!!! همانند نظریه پردازی که با افکار التقاطی خود روزگاری در مسجد جوزستان تفسیر می گفت!!! حال ما نظاره گر محصولات این نظریه پردازان هستیم که هر کدام از دیگری بهتر می درخشند!!!

4 – در مورد ریخت و پاش ها و تخلفات مالی که ایشان درباره آقای شیخ حسن صانعی ادعا کرده است ما چیزی نمی گوییم ولی نکته در خور تامل در اینجا این است که این حرف ها  از ناحیه شخصی مطرح شده است که در جریان شما حضور نزدیک به شخصیت ها و مسایل آن داشته و هنوز هم در جریان شما در بخش خارج از کشور آن نقش آفرینی می کند!!

اما طنز قصه اینجاست که سید محمد خاتمی رییس جمهور سابق اخیرا چنین ادعا کرده بود که: اگر در دولت ما یک پرونده سوء استفاده پنج میلیاردی پیدا می شد، کفن پوشان به خیابانها می ریختند. البته خدا را شکر که در همین قوه قضاییه یک مورد که مدیر درجه یک یا پایین تر اصلاحات به اتهام سوء استفاده محکوم شود نبود.

سید محمد جان بهتر است صادق باشی! انشا الله برای روشن شدن این موضوع در آینده نزدیک از برخی از این سوء استفاده ها و محکومیت ها سخن خواهیم گفت تا شفافیت لازم حاصل شود! اما فعلا یکی از یاران اردوگاه سیاسی شما در مورد شیخ حسن صانعی که از نزدیکان فکری و سیاسی تان می باشد، صحبت از ریخت و پاش دهها میلیون دلاری ایشان کرده است! که اگر در این خصوص اظهار نظر بفرمایید ممنون می شویم.  

 





پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ