نامه سرگشاده خطاب به رسول منتجب نیا
ارسال شده توسط یاران امام در 91/4/28:: 9:0 عصر
به نام حیّ داور
حجت الاسلام رسول منتجب نیا
قائم مقام مهدی کروبی در حزب اعتماد ملی و عضو سابق مجمع روحانیون مبارز
جنابعالی در مصاحبه با خبرگزاری کار ایران (ایلنا) که مورخ 26 تیرماه 1391 منتشر گردید به مطالب و نکاتی به خصوص در ارتباط با خط امام(ره) اشاره کردید که پرسش های اساسی را برای ما ایجاد نمود و از آنجا که صیانت از اندیشه و راه حضرت امام(ره) مهمترین دغدغه ما در وبلاگ شاخص؟ می باشد، بر آن شدیم تا پرسش هایمان را در این خصوص با شما مطرح کنیم و امیدواریم که جنابعالی سوالات ما را همانند هم حزبی دیروزتان(محمد علی انصاری) بی پاسخ نگذارید!
جناب آقای منتجب نیا
شما در قسمتی از مصاحبه خود گفته اید: معتقدیم درصد قابل توجهی از بدنه جامعه یعنی اکثر آنها تفکر اصلاح طلبی دارند و کناره گیری اصلاح طلبان از فعالیت سیاسی به معنای انزوای اکثریت مردم از فعالیتهای سیاسی است... در اصل اینکه اصلاح طلبان باید در صحنه حضور داشته باشند هیچ تردیدی نیست. چرا که اصلاحات یعنی اکثریت مردم و زمانی که این مساله ثابت شد ، مسئولین یا باید برای این اکثریت قاطع یک ارزش فوق العادهای قائل شوند و یا اینکه آنها را نادیده بگیرند و تصور کنند که آنها مردهاند.
شما بر اساس کدام معیار و شاخصی گرایش اکثریت مردم را اصلاح طلبی می دانید؟ بهتر بود شما که چنین ادعایی دارید ادله خود را هم بیان می کردید تا با بررسی دلایل شما درستی و نادرستی ادعایتان مشخص می شد، همانگونه که امام(ره)، ما را چنین حکیمانه توصیه کردند: انسان کامل آن است که اگر فهمید که حرفش حق است با برهان اظهار کند ومطالبش را برهانی بفهماند. ( صحیفه امام-جلد 14).همچنین جنابعالی بر اساس این ادعای نادرست و بدون دلیل نتیجه گیری کرده اید که کناره گیری اصلاح طلبان از فعالیت سیاسی به معنای انزوای اکثریت مردم است!! پس چگونه است که در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی که جریانات شناخته شده اصلاح طلب در آن کناره گیری کردند (البته منظور ما رای دادن یا ندادن این حضرات نیست بلکه فعالیت و حضور به معنای مرسوم سیاسی آن می باشد) در صدد شرکت مردم در این انتخابات نسبت به دوره قبل از آن که جریانات اصلاح طلب در آن حضور فعال داشتند بیشتر است؟ آیا این مطلب به تنهایی ادعا های شما را زیر سوال نمی برد؟
قائم مقام حزب اعتماد ملی
در بخش دیگر از مصاحبه خود چنین اظهار داشتید: از طرفی بازگشت اصلاح طلبان به صحنه به این نیست که در انتخابات کاندیدا داشته باشند و یا امکان مادی در اختیار آنها گذاشته شود ، بلکه بستگی به این دارد که اولا مسئولان اذعان کنند که اصلاح طلبان نیز جزو مردم و صاحب کشور هستند و مسئولین باید در خدمت آنها به عنوان بخشی از جامعه باشند و اجازه اظهار نظر به انها بدهند.
چرا کلی گویی می کنید؟ مگر مسئولان اصلاح طلبان را جزو مردم نمی دانند که چنین سخن می گویید و چه امتیازاتی را مسئولین برای مردم در نظر گرفته اند که برای اصلاح طلبان لحاظ نکرده اند؟ بلکه واقع امر این است که اصلاح طلبان به امکانات و مزایایی دسترسی دارند که توده مردم از آن محروم می باشند! نکند منظورتان همانگونه که گفته اید، این است که چرا اصلاح طلبان صاحب کشور نمی باشند؟! درست است که اصلاح طلبان جزو مردم هستند ولی صاحب کشور نمی باشند! چرا که صاحب کشور همه مردم می باشند نه اصلاح طلبان! و اما در خصوص این که گفته اید مسئولین باید به اصلاح طلبان اجازه اظهار نظر بدهند! باید توجه داشته باشید مگر شما در این مصاحبه بعنوان یک اصلاح طلب و قائم مقام آقای کروبی در حزب اعتماد ملی اظهار نظر نفرموده اید!! آیا این مصاحبه و اظهار نظر شما آن هم با یک خبرگزاری رسمی و داخلی ادعایتان را زیر سوال نمی برد! پس چرا جوری وانمود می کنید که اجازه اظهار نظر به اصلاح طلبان داده نمی شود؟ حضرات و جریانات شاخص اصلاح طلب اظهار نظر که هیچ، هر کاری که برخلاف سیره و منش امام بود و هر اظهار نظری که با موازین امام و انقلاب منافات داشت را در ایام و حوادث انتخابات سال88 از خود بروز دادند و هنوز هم در چتر رافت نظام اسلامی مشغول اظهار نظر می باشند و حال شما از مسئولین می خواهید که به آنها اجازه اظهار نظر دهند!
عضو سابق مجمع روحانیون مبارز
شما همچنین در مصاحبه خود بیان نمودید: اگر خواهان نظامی غیر از جمهوری اسلامی اعم از حکومت اسلامی یا .... باشیم باید بدانیم که این نظام دیگر مولود انقلاب نیست. .. هریک از شعارهای اساسی انقلاب که خدشه دار شود، جمهوری اسلامی را زیر سوال میبرد.
بله به مطلب کاملا درستی اشاره کرده اید ولی قدری صادق باشید و به ما پاسخ دهید که چه کسانی شعارهای اساسی انقلاب همانند حمایت از مردم مظلوم فلسطین و لبنان (روز قدس) را که امام(ره) در ارتباط با آن چنین فرمودند:روز قدس روز اسلام است. روز قدس روزی است که اسلام را باید احیا کرد و احیا بکنیم، و قوانین اسلام در ممالک اسلامی اجرا بشود. روز قدس روزی است که باید به همهی ابرقدرتها هشدار بدهیم که اسلام دیگر تحت سیطرهی شما، به واسطهی عمال خبیث شما، واقع نخواهد شد، روز قدس، روز حیات اسلام است. زیر سوال بردند؟ جمهوری اسلامی که ثمره مجاهدت امام(ره) و فرزندان شهیدش می باشد را چه کسانی با شعار جمهوری ایرانی زیر سوال بردند؟ امام دو شعار و سیاست اساسی و کلیدی در صحنه داخلی و خارجی برای ما به یادگار گذاشتند که در صحنه داخلی جمهوری اسلامی و در صحنه خارجی حمایت از مردم مظلوم فلسطین و مخالفت با رژیم نامشروع اسراییل بود که سوگمندانه باید گفت که هر دو این شعار ها توسط اصلاح طلبانی که خود را پیرو امام(ره) می دانند زیر سوال رفت!!! آیا بجا نیست که به ادعاهای شما و دوستانتان در خصوص پیروی از خط امام شک کنیم؟ آقای منتجب نیا لطفا پاسخ به سوال ما را همانند مصاحبه ای که در سال 89 داشتید، ندهید که در آن مصاحبه در خصوص شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران چنین گفتید: معتقدم شعارهایی که سال گذشته مطرح شد از جریان اصلاحات نبود، در همین حال شعار اشتباهی که سرداده شد را نیز باید بررسی کرد. روز قدس یادگار امام(ره) برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین است.
شما خیلی زیرکانه صورت مسئله را پاک می کنید و براحتی اعلام می کنید که این شعارها از جریان اصلاحات نبود! بر فرض که این شعار ها از جریان اصلاحات نبود ولی لطفا به ما پاسخ دهید که چه کسانی بستر و زمینه این گونه بی حرمتی به حریم امام(ره) و آرمان هایش را به وجود آوردند؟ چه جریاناتی با توهم فشار بر نظام و گرفتن امتیاز نامشروع از نظام عرصه برای این گونه حرکت ها و شعارهای ساختار شکن فراهم نمودند؟ بعضی از دوستان شما با توهم این که کار نظام تمام است چهره نفاق آلود خود را در در همراهی و هم پیمانی با دشمنان امام و انقلاب بخوبی نشان دادند. آقای عزیز چرا در طول سال های گذشته چنین شعارها و ساختار شکنی هایی انجام نگردید؟ غیر از این است که رفقای اصلاح طلب شما برای رسیدن به اهداف و مطامع سیاسی خود بستر ساز و حامی چنین فرآیند ضد امام و مخربی شدند؟ هر کاری که می خواهد انجام شود اسباب و لوازمی دارد که تا آن لوازم فراهم نشود کاری صورت نمی گیرد اگر منکر این مطلب نیستید بهتر است به ما بگویید که چه افراد و جریاناتی اسباب و لوازم ساختارشکنی و ناهنجاری های پس از انتخابات سال 88 را به جود آوردند؟ البته دوستانتان حالا که با بصیرت مردم مواجه شده اند، تغییر چهره داده و با تغییر تاکتیک خود به فکر بازگشت به نظامی می باشند که آن را دیروز محکوم به ظلم و جنایت کرده بودند!!
جناب منتجب نیا
جنابعالی در فرازی دیگر از مصاحبه تان به این مطلب مهم اشاره کردید: از دوم خرداد 76 که جریان اصلاحات بوجود آمد، صدها بار در عناوین مختلف تاکید کردم که اصلاحات نیاز به تعریف دارد و باید ابعاد آن را برای مردم باز کرد تا آگاهانه انتخاب کنند و تصمیم بگیرند. اما متاسفانه در آن زمان کوتاهی زیادی شد به گونهای که اصلاح طلبان مشغول کارهای اجرایی و تقنینی شدند و کار به دست جمع کوچکی افتاد که اگرچه محترم بود، اما برای خود تعاریف و مواضعی را مطرح کردند در نتیجه تعریف جامعی از اصلاح طلبی حاصل نشد و معلوم نشد اصلاحات از کجا آمده .
ما هم مانند شما شکی نداریم که اصلاحات نیاز به تعریف دارد و باید ابعاد و زوایای آن برای مردم روشن گردد تا مردم آگاهانه انتخاب کنند. متاسفانه باید گفت که اصلاحات همانند یک کادوی در بسته که فقط بسته بندی شیکی داشت به مردم ارائه شد و از محتوا و ابعاد آن چیزی گفته نشد! اگر اصلاحات را یک مسیر در نظر بگیریم و در این مسیر برنامه ها و اهدافی را برای خودمان ترسیم نکنیم فکر نمی کنید که سر از ناکجا آباد در آوریم؟ کما این که چنین شد! آیا به نظر شما این اصلاحات نامشخص و مبهم بازی کردن با سرنوشت یک ملت نمی باشد؟ آیا چنین اصلاحاتی بهترین بستر برای نفوذ و حضور دشمنان نظام نمی باشد؟ لازم است بدانید که اصلاحات اسم جذابی دارد ولی مانند یک قیچی دو لبه می باشد که اگر اهداف مشخص و درستی را همراه با برنامه های صحیح برای آن در نظر نگیریم جامعه را به سوی نابودی تمام بنیان ها و باورهای ارزشی و انسانی اش پیش خواهد برد!
همانگونه که گفته اید شاید برای شما معلوم نباشد که اصلاحات از کجا آمده است! زیاد نگران نباشید برای خیلی از دوستانتان هم چنین چیزی مشخص نیست ولی آنها همانند شما شجاعت گفتن این مطلب را ندارند! ولی بهتر است بدانید که این خلاء مهم را کسانی دیگر که شما از آنان تعبیر به جمع کوچک کرده اید پر کردند و این افراد هم که از توان فکری بالایی برخورادر بودند با افکار و اندیشه های التقاطی که داشتند در قامت یک اتاق فکر و فرمان نقش آفرینی کردند و اصلاحات را در مسیر دلخواه خود هدایت کردند! یکی از مهمترین کارهایی که این اتاق فکر با شما و دوستانتان به صورت تدریجی انجام داده است تغییر ماهیت نظام فکری و نگرش هایتان وسست کردن مبانی دینی و ارزشی شما می باشد و آنها برای شما با نظریه پردازی های جذاب و هنرمندانه خود گفتمانی را نهادینه کرده اند که با گفتمان امام(ره) و انقلاب در تضاد و تقابل می باشد و طنز قصه این است که شما آن را بعنوان گفتمان امام تبلیغ می کنید! متاسفانه برخی از شخصیت ها شاخص و شناخته شده اصلاحات بخاطر توان پایین فکری و تحلیلی که دارند تسلیم این اتاق فکر ها هستند! به نظر ما بیشترین نقش و تاثیرگذری و هدایت را در حوادث پس از انتخابات 88 این اتاق فکر ها داشتند! که با زیرکی توانستند جریانات و افراد شناخته شده مدعی پیروی از خط امام را در مقابل امام و بزرگترین یادگارش نظام اسلامی قرار دهند! و حضرات اصلاح طلب و جریانات آنها هم در بسترساختارشکنانه ای که توسط خودشان مهیا شده بود بخوبی چهره واقعی و اندیشه های استحاله شده خود را نشان دادند!!
آقای منتجب نیا
شما در قسمتی دیگر از افاضات خود گفته اید: اصولا زیر بنای حرکت دوم خرداد تفکر امام بود. مبنای خط امام بود که تبدیل به حماسه دوم خرداد شد. بنابراین نباید فراموش کنیم که پدر اصلاحات خط امام است و امام نیز در انحصار هیچ شخص و جریانی نیست و نیاز به مفسر ندارد، چراکه تفکرات ایشان برای جامعه روشن است. ضمن اینکه اصلاح طلبان سزاوارترین افراد برای حفظ حرمت امام و پایبندی به اندیشه ایشان هستند، چراکه هرچه به دست آوردهاند از امام بوده است.
جنابعالی در جایی از مصاحبه خود می گویید اصلاحات نیاز به تعریف دارد و تعریف جامعی از آن ارائه نگردیده و معلوم نشده اصلاحات از کجا آمده است و حال در این جا بیان می کنید که بنای حرکت دوم خرداد تفکر امام بود. مبنای خط امام بود که تبدیل به حماسه دوم خرداد شد. بنابراین نباید فراموش کنیم که پدر اصلاحات خط امام است. چرا شما تناقض گویی می کنید؟ مطالب و صحبت های شما را وقتی که نگاه می کنیم سازگاری و هارمونی در اندیشه های شما نمی بینیم، البته چیزی عجیبی نیست دوستان سیاسی شما هم دچار این مشکل عمده هستند! جالب است از یک طرف اظهار می کنید معلوم نشد اصلاحات از کجا آمده است و از طرف دیگر مدعی می شوید پدر اصلاحات خط امام است. اگر برایتان معلوم نیست که اصلاحات از کجا آمده چگونه است که ادعا می کنید پدر اصلاحات امام(ره) است و ناشی از تفکر امام(ره) می باشد!! مشخص است که شما همانگونه که متوجه نشده اید اصلاحات از کجا آمده خط امام را هم نفهمیده اید! و از طرفی می گویید امام(ره) در انحصار هیچ شخص و جریانی نیست و از طرفی دیگر با بیان این مطلب که پدر اصلاحات خط امام(ره) است، امام(ره) را محصور در جریان اصلاح طلب می کنید! ای کاش پدر اصلاحات خط امام(ره) بود اما شایسته است که بدانید پدر اصلاحات خط التقاط است. اهل فن و فهم بخوبی به این مهم آگاهی دارند که التقاط چه بلایی به ساخت فرهنگی و اجتماعی جامعه وارد کرده است و جامعه را دچار بحران های مختلف نموده است. سوگمندانه باید به این مطلب بسیار مهم اشاره کنیم که اصلاحات پوششی است برای اتاق فکرهایی که اندیشه ها و تفکرات التقاطی دارند (در واقع هدایت کنندگان اصلی اصلاحات هستند) که مانند موریانه به جان تفکر امام(ره) و راه نورانی آن پیر سفر کرده افتاده اند. شکی نداریم که االتقاط در طول حیات انقلاب اسلامی بزرگترین آسیب برای ما بوده است که در این خصوص سرنوشت سازمان مجاهدین خلق(منافقین) که نهایتا در سال 54 تغییر ایدئولوژی دادند و به مقابله با نظام اسلامی و ملت ایران پرداختند عبرت آموز می باشد. متاسفانه حضرات اصلاح طلب از تفکر امام(ره) چند جمله ای که به نفع شان است را حفظ کرده اند و دائما در حال تکرار آن می باشند ولی به منش و بینش خمینی کبیر (که برای فهم و درک آن باید نگاه و تعمق همه جانبه ای به اندیشه های ایشان داشته باشیم) بی اعتنا هستند.
همچنین مدعی شده اید که اصلاح طلبان سزاوارترین افراد برای حفظ حرمت امام و پایبندی به اندیشه ایشان هستند، چرا که هرچه به دست آوردهاند از امام بوده است. درست که اصلاح طلبان هر چه که به دست آورده اند از امام(ره) بوده است اما در اینجا نکته ظریفی وجود دارد و آن این که اصلاح طلبان هر چیزی را که به دست آورده اند با استفاده ابزاری از نام امام(ره) بوده است و کارنامه درخشان! دوران هشت ساله سلطه اصلاح طلبان در این کشور بخوبی پایبندی آنها را به اندیشه امام(ره) و حفظ حرمت ایشان را نشان می دهد!!! که خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...
بردار خط امامی!
شما در صحبت های خود اظهار داشته اید: اصلاح طلبان هر اشکالی که داشتند هیچگاه اهل اختلاس نبودند. هر اتهامی که به آقای خاتمی بچسبانند، نمیتوانند دزدی را به وی نسبت دهند. همه قبول دارند که دولت اصلاحات صادق و خدمتگزار بود... اصلاح طلبان این تجربه شیرین را از خود به جا گذاشتند که اهل فساد نبودند.
چرا طنز می گویید؟ چرا همه اصلاح طالبان را خلاصه در آقای خاتمی می کنید؟ ظاهرا تخلفات مالی و اقتصادی بعضی از دوستان اصلاح طلب خود را فراموش کرده اید!! امیدواریم چیزهایی که از عملکرد شما در مسجد امام صادق(ع) و بعضی از جاهای دیگر می گویند دروغ باشد! راستی اطلاع دارید که دفتر فعلی آقای خاتمی متعلق به دفتر حضرت امام(ره) می باشد که در واقع متعلق به بیت المال است! ما نسبت به آقای خاتمی اتهامی نمی زنیم همانگونه که از دوست هم حزبی سابق شما آقای محمد علی انصاری سوال پرسیدم (که ایشان هم تا امروز به پرسش های ما جواب نداده اند!) از شما نیز سوال می پرسیم آیا این کار را خلاف نمی دانید؟ آیا این کار با اندیشه و منش امام(ره) منافات ندارد؟ این که ادعا می کنید اصلاح طلبان اهل فساد نبودند! ظاهرا شما از فساد تعریف جدیدی دارید که چنین ادعایی می کنید! مگر فساد غیر از این است که آرمان و ارزش های یک ملت و مکتب را به بازی بگیرند و به آن خدشه وارد کنند؟ آیا این فساد نمی باشد که بدون تعریف و برنامه ای مشخص از اصلاحات سرنوشت یک کشور و ملت را در دست بگیریم و بزرگترین ضربات را به مبانی دینی و ارزشی جامعه وارد کنیم؟ آیا با اسم امام(ره) تیشه به رسم ایشان زدن فساد نمی باشد؟ آیا سوء استفاده از احساسات جوانان و هزینه نمودن آنها برای رسیدن به مطامع نامشروع سیاسی (که نمونه آن را در قضایای انتخابات سال 88 و حوادث پس از آن شاهد بودیم) فساد نمی باشد؟ آیا اموال و سرمایه هایی که در اختیار ما برای مصارف مشخص است را در جهت مصارف شخصی و جناحی هزینه کردن فساد نمی باشد؟
در خاتمه امیدواریم با پاسخگویی خود به پرسش ها و مطالب مطروحه در این نامه به شفاف سازی هر چه بیشتر این مهم مبادرت ورزید.
28 تیر 1391
والسلام علی من اتبع الهدی